►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄
عاشق زنی مشو که میخواند
که زیاد گوش میدهد
زنی که مینویسد
عاشق زنی مشو که فرهیخته است
افسونگر ، وهمآگین ، دیوانه
عاشق زنی مشو که میاندیشد
که میداند که داناست ، که توانِ پرواز دارد
به زنی که خود را باور دارد
عاشق زنی مشو که هنگام عشق ورزیدن میخندد یا میگرید
که قادر است جسمش را به روح بدل کند
و از آن بیشتر عاشق شعر است
( اینان خطرناکترینها هستند )
و یا زنی که میتواند نیم ساعت مقابل یک نقاشی بایستد
و یا که توان زیستن بدون موسیقی را ندارد
عاشق زنی مشو که دوستدار سیاست است
مفرح ، هشیار ، نافرمان و جوابده است
و زنی سرکش که بی عدالتی را به طور ترسناکی می فهمد
و بینندۀ تلویزیون نیست
و چنین زنی زیباست
و از رد پای زمان بر پیکرش و چهره اش بیم ندارد
که پیش نیاید که هرگز عاشق این چنین زنی شوی
چرا که وقتی عاشق زنی از این دست میشوی
که با تو بماند یا نه
که عاشق تو باشد یا نه ؟!
اینگونه زن ، بازگشت ناپذیر است
►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄
مارتا ریورا گاریدو
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
بعد تو روزی احتمالاً با مردِ دیگری ازدواج خواهم کرد
با هم به سفر خواهیم رفت
بچه دار خواهیم شد
و شاید کنار هم سالها نفس خواهیم کشید
برای " تو " مینویسم که روزی اگر حس کردی به این عشق وفادار نماندم
با دقت این متن را بخوانی
تا ببینی من بعد از تو فقط ازدواج کردم
عاشق نشدم
هیچ مَردی برای من " تو " نمیشود دیوانه
اگر حس کردی وفادارتر از من بودی
به زنی تنها روی تخت خوابی دو نفره فکر کن
که بهشتش در آغوش تو جا مانده
و حالا در جهنم آغوش دیگری میسوزد
به زنی فکر کن
که برای شوهرش غذای مورد علاقهی تو را میپزد
لباسی که تو هدیه داده ای میپوشد
و عطر تو را برای او میخرد
به زنی فکر کن
که پسرش هم نام توست
و هربار که دلش برای تو تنگ میشود
بلند بلند اسم او را تکرار میکند
و اشک از گونه هایش میلغزد
خوب این متن را بخوان
عشقِ دیوانهی من
تا شاید به وفاداری من پی ببری