درانگلستان تمام تاکسی های کرایه باید 1 عدد یونجه و 1 کیسه جو در خودرو همراه داشته باشند
این قانون از زمان درشکه های کرایه این کشور بر جای مانده است
*********◄►*********
آرژانتین، از معدود کشورهاییست که بجای استفاده از عکس مشاهیر، از تصویر حیوانات روی اسکناس استفاده میکند
*♥♥♥♥*♥♥♥♥*
امپراطوری عثمانی در حفظ اسرار وسواس شدید داشته
بسیاری از سلاطین، کر و لالها را برای کار در دربار استخدام میکردند
تا حتی نتوانند فالگوش بایستند، چه برسد به اینکه اطلاعات درز دهند
*********◄►*********
۰شرکت " رولزرویس " ربات های سوسک نمایی را ابداع کرده که در موتور هواپیما میچرخند و مشکلات احتمالی را بررسی و اعلام میکنند، با این ربات دیگر نیازی به خارج کردن کل موتور هواپیما برای تعمیر نیست
*♥♥♥♥*♥♥♥♥*
تمساح ها گرما را از طریق دهان خود حس میکنند چون آنها عرق نمیکنند و دارای هیچ غدد عرق نیستند
*********◄►*********
آب رودخانه ای در جنگل های آمازون به قدری داغ است که به نقطه جوش رسیده و می توان در آن چای درست کرد مردمان آن جا معتقدند که دلیل گرمای آب اژدهای خوابیده در کف آن است
*♥♥♥♥*♥♥♥♥*
میزان فشار اکسیژن در رحم مادر در حدی پایین میمونه که جنین 95% اوقات خواب باشه
این فشار کم اکسیژن برابر با میزان فشار اکسیژن بالای کوه اورسته
*********◄►*********
جالبه بدونید مخترع تلویزیون یعنی
Philo T Farnsworth
هیچگاه به فرزندانش اجازه نداد تلویزیون تماشا کنند
او یک بار به پسرش گفت
هیچ چیز مفیدی در تلویزیون وجود ندارد و نمیخواهم حتی فکر دیدن برنامه هایش در سرتان باشد
استیو جابز موسس کمپانی اپل هم به فرزندانش اجازه استفاده از آیپد رو نمیداد
*♥♥♥♥*♥♥♥♥*
محققان دانشگاه
IMIT
ملبورن دریافتند حشراتی مانند زنبور عسل و زنبور اروپایی با استفاده از مکانیزم های بصری شبیه به انسان قادرند چهره یکدیگر را با دقت بالایی تشخیص دهند
*********◄►*********
بیشتر خاکی که زیر تخت شما بعد از مدتی جمع میشود در واقع تجمع سلول های مرده ی سطح پوست شما هستن نه خاک
*♥♥♥♥*♥♥♥♥*
اگر شما قرار بود در تاریکی مطلق زندگی کنید
بدن شما خود را با روز های 48ساعته مطابق می کرد
طوری که 36ساعت بیدار مانده و 12 ساعت می خوابیدید
*********◄►*********
در سالهای 1400 ، آفریقایی ها زنبورهای قاتل را برای محافظت از روستاهای خود در برابر بازرگانان آموزش می دادند
*♥♥♥♥*♥♥♥♥*
بسیاری از زنان ژاپنی از اینکه صدای ادرار کردنشان شنیده شود شرمسار میشوند
بسیاری از زنان، برای اینکه این صدا شنیده نشود
سیفون توالت را در هنگام عمل توالت باز نگه میدارند که آب زیادی هدر میرود
پس کالایی با مارک «اوتوهیمه» آمد که با فشار دکمه ای صدای فلاش پخش میشود
*********◄►*********
در قدیم تار ویولن را از روده گوسفند درست میکردند که گاهی اوقات به دور آن مس یا نقره میپیچیدند
گرچه امروزه این سیمها مرسوم نیست اما ویولونیستهای کلاسیک بدلیل صدای گرم آنها را ترجیح میدهند
o*o*o*o*o*o*o*o
روباه : درس زندگیو یادم بده
گرگ : از بالای کوه بپر
روباه : اگه بپرم پام میشکنه
گرگ : میگیرمت
روباه پرید و گرگ او را نگرفت
پای روباه شکست.
روباه : چرا منو نگرفتی؟؟
گرگ : درس اول : اعتماد یعنی مرگ
o*o*o*o*o*o*o*o
برا دهه ی شصتیها
جنگ یه رکن اصلی تو زندگیشون بود
بصورت واقعی لمسش نکردن
اما تا الی الابد تو ذهنشون حک شد
برا منی که لبه ی دهه ی شصت و دهه ی پنجاه بودم
جنگ واقعی تر بود.چون متولد سال 1360هستم
^^^^^*^^^^^
خلاصه
اول ابتدایی که رفتیم گاهی صدای آژیر خطر میومد و ما رو مث گله ی گوسفند هل میدادن تو پناهگاهایی که تو مدارس اون زمان ساخته بودن
بعدشم اژیر زرد و سفید و دوباره زندگی گل و بلبل میشد
حالا بگذریم از وقتایی که صدای ضدهوایی و انفجار بمب همه ی ترس رو تو وجودمون هویدا میکرد
^^^^^*^^^^^
سال 67 بود و اخرای جنگ
صدام نامرد با موشک به جنگ شهرها اومده بود
خونه ی ما تو شیراز تو محله ی ابیوردی بود و بالای کوه
بالای خونه ی ما دانشگاه شیراز واقع شده بود..یه توپ ضدهوایی هم اونجا گذاشته بودن برا دفاع از شهر مقابل حمله ی هوایی و موشکی
القصه
همون زمونا تازه داشتن محله ی ما رو گاز کشی میکردن
با این کمپرستورهای بادی دیزلی افتاده بودن بجون کوچه ها
صبح تا شب صدای ترتر این کنده کاریها بلند بود
همون روزا حملات هوایی هم به اوج خودش رسیده بود
اکثرا هم ظهرها و شبا اتفاق می افتاد
یروز ظهر یه صدایی از اسمون بلند شد
نگو حمله ی موشکی شده بود..پدافند هوایی
ما موشک عراقی رو تو هوا زده بود
از اسمون اهن پاره رو زمین میبارید
چند لحظه بعد نیروهای کمیته اومدن و تیکه پاره های موشک رو از ملت میگرفتن
این وضع مقارن شده بود با عملیات لوله کشی گاز محله ی ما
دو روز بعد دوباره همون اوضاع تکرار شد
این دفعه موشک صدام به کوه میخوره و یه صدای خرکی بلند میشه
^^^^^*^^^^^
چند روز بعد این کارگرای لوله کش مشغول کار بودن
ظهر شد و برا ناهار دست کشیدن
وسط همین گیر و دار این مرد همسایه ما میره حموم
حموم اینا هم تو حیاط بوده
پشت دیوار اینها هم یه چندتا کارگر با کمپرستور و پیکور بادی مشغول استراحت بودن و زیر سایه ی دیوار و اون موتور باد دیزلی خوابیده بودن
یهو یکی از این کارگرا تو خواب پاش میخوره به شیلنگ باد پیکور و پیکور رو که گذاشته بودن رو بدنه ی موتور دیزل جابجا میشه
یهو فعال میشه و شروع میکنه به چکش زدن به. کاور فلزی موتور دیزل
حالا کنار کوه باشی و صدا هم بپیچه و تو حموم هم باشی و توهم حمله ی هوایی هم بزنی
اقا همسایه ها که میریزن بیرون از ترس
این وسط یکی هم میگه حمله ی موشکی شده که
صدای ضد هوایی بلند شد
(صدای پیکور رو با صدای توپ ضدهوایی روی کوه عوضی گرفته بودن)
یه چند نفر هم از کله داد میزدن
اهای ملت
از خونه هاتون بیاید بیرون تا موشک نخوره تو سرتون
این مرد همسایه ی ما هم تو حموم
این صداها رو میشنیده
یه لحظه از صدمتر بالاتر اون کارگرا که بیدار شده بودن
شروع میکنن پیکور زدن
مرد همسایه دیگه واقعا میترسه که وای..ضدهوایی شروع کرد..الانه که موشک بخوره وسط حموم..
عاقا لخت و عور از حموم میپره بیرون و میاد تو کوچه شروع میکنه به دویدن سمت کوه
باقیشو دیگه خودتون تصور کنین
خنده ی ملت همیشه در صحنه
^^^^^*^^^^^
اون بنده خدا چندروز بعد بعلت متلکهای اهالی از اونجا اسباب کشی کردن
اما هنوز بعد سی و یک سال
یادم که میاد از خنده روده بر میشم که چیا به سر ماها اومد تو اون دهه ی شصت کوفتی
*@@*******@@*
دهه شصتیا ◄