یه مطلب خوندم ، دیروز ، دلم نیومد برا شما نگذارمش به عنوان مقدمه بتون میگم ، یه عارف به اسمه شاه نعمت الله ولی وجود داشته در قرن هشتم که مقبره اش توی کرمانه این شاه نعمت الله ولی ، یه شعر داره در رابطه با پیشگویی حکومت هایی که بعد از خودش تشکیل میشه شروع میکنه مو به مو حکومت هایی که سره کار میان ، و حوادث دنیا و جهان رو یکی یکی میگه دیگه تا همینجا کافیه ، من دیگه هیچ توضیحی نمیدم تا آخرش شعرش رو بخونید ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ قــدرت کردگــار می بـینــم حالــت روزگــار می بـینــم ازنجوم این سخن نمی گویم بلکـه از کردگــار می بینــم از سلاطیــن گــردش دوران یک به یک را سوار می بینم هر یکی را به مثل ذره نــــور پرتــوی آشکــار می بـینــم از بـزرگـی و رفعـت ایشــان صفــوی برقرار می بینـــم آخــر پادشاهـــی صفــــوی یک حسینی به کار می بینم
..*~~~~~~~*.. دریایِ غم در سینه ی یک چاه می گنجد؟!؟ اندوهِ مولایم علی در آه می گنجد؟!؟ شق القمر کرده ست امشب ابن ملجم هم آری! مگر کنج قفس یک ماه می گنجد؟!؟ فُزتُ وَ رَبِ الکعبه گفت و عرشیان گفتند در بینِ بدها خوبیِ ناخواه می گنجد؟!؟ ای کوفیانِ نا مسلمان! در دلِ زینب این حجمِ درد و این غمِ جانکاه می گنجد؟!؟ در خانه ای که فاطمه آهسته می گریید شب گریه های گاه یا بیگاه می گنجد؟!؟ امشب یتیمی تا سحر بیدار خواهد ماند چشم انتظاری این همه در راه می گنجد؟!؟ شد بیت آخر، مانده ام چون من گنه کاری جزءِ گدایان درت ای شاه! می گنجد؟!؟ ♦♦---------------♦♦ طاهره اباذری هریس
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم