روزی روزگاری شیخ و مریدان در راه بودن برای رسیدن به میدان شهر شیخ که فشار ریق بر او حائل شده بود یه دست به باکسن خویش گرفته بود و زیکزاک تند تند راه میرفت و از مریدان جلوتر بود و مریدان نیز پشت سره شیخ راه می آمدن و راه رفتن شیخ را در آن حالت مسخره میکردند و چون خری چموش عرعر میکردند و میخندیدن همیطوری که شیخ از آنها جلوتر بود کاکول ستار شیرازی ، خود را سریع به شیخ رساند و گفت یا شیخ من سبزی فروشی در کنار رودخانه میشناسم که ،مرا خیلی بیشتر از شما ، احترام میگذارد و احترام بیشتری نسبت به شما برایم قائل است و مرا والا مقام مینامد شیخ که بسیار تحت فشار بود همی خواست از همکلامی با کاکول ستار فرار کند ولی او که بسیار پلید و خبیث بود هی گیر سه پیچ داده بودندی که شیخ اگه باور نمیکنی بیا بریم پیشش و دست شیخ را گرفتندی و زوری زوری به سمت رودخانه بردندی و سبزی فروووش تا چشمش به کاکول ستار افتاد از جای برخواست و گفت جناب والا مقام ، خوش آمدید ، حتمن برای خرید سبزی بر من منت نهادید ، چه میخواهید ؟؟ کاکول ستار که بسیار سرمست و خوشنود از چاپلوسیه سبزی فروش بود برق خوشحالی از خشتکش به هوا خواست و رو به شیخ گفت شیخ ریدم در ریشت ، توجه نمودی ؟؟ سپس مرده سبزی فروش ، رو به کاکول ستار گفت ، والا مقام جان ، به نظرتان شیخ نیز سبزی میخواهد ؟؟ شیخ اندکی دست به خشتک برد و گفت عمو سبزی فروش سبزی فروش گفت بعله ؟؟ شیخ دوباره فرمود : سبزی کم فروش سبزی فروش گفت بعله ؟؟ سبزیت باریکه ؟؟ _ بله شبهات تاریکه ؟؟ _ بعله مریدان که دیدن مکالمه بین سبزی فروش و شیخ ریتمیک است شروع کردن به قر دادن و رقصیدن *tombak* *akhmakh_dance* عمو سبزی فروش _ بععععله ؟؟ سبزی گِل داره _ بعله درد و دل داره _ بعله عمو سبزی فروش _ بععععله ؟؟ خلاصه عمو سبزی فروش که گریپاژ کرده بود و شرطی شده بود هرچی که شیخ میگفت ، او همانطور که قر میداد میگفت بعله شیخ در ادامه فرمود عمو سبزی فروش _ بعععله ؟؟ منو دوستم داری _ بععععله عمو سبزی فروش _ بعله من نعنا میخوام _ بعلههه تو رو تنها میخوام _ بعله عمو سبزی فروش _ بعله سبزی کم فروش _ بعله من ترب میخوام _بعله تو رو یه ربع میخوام _ بعله :khak: :khak: مریدان بعد از شنیدن این قسمت شعر در حالی که قر میدادند و میگفتن بعله بعله شروع به جفت گیری با هم کردند شیخ همچنان ادامه میداد عمو سبزی فروش _ بعله سبزی کم فروش _ بعله عمو سبزی فروش _ بعله سبزیت آشیه ؟؟ بعله عمه ات لاشیه ؟؟ بعله عمو سبزی فروش _ بعله سبزی کم فروش _ بعله تو که دوستم داری _ بعله میخوام برینم _ بعله خیلی میرینم _ بعله سپس شیخ در حالی که در حال قر دادن بودند شروع کرد در مغازه سبزی فروش ریدن و برای اینکه کسی متوجه نشه همیطوری به شعر ادامه میداد بقیه هم قر میدادند عمو سبزی فروش _ بعله سبزی کم فروش _ بعله یکم مونده فقط _ بعله دیگه آخراشه _ بعله عمو سبزی فروش _ بعله دستمال نداری ؟؟ _ بعله کونم گوهیه _ بعله دستمالو بده _ بعله روزنامه بده _ بعله سپس شیخ دستمال و روزنامه را گرفت و باکسن کون خود را پاک کرد و ادامه داد عمو سبزی فروش _ بعله ستار میگوزه _ بعله خیلی میگوزه _ بعله عمو سبزی فروش _ بعله ستاره چه اَخه _ بعله هی میترکه _ بعله *palid* *palid* خلاصه همیطوری شیخ با ریتمیک خوندن این آهنگ همه را هیپنو تیزم کرده بود و یواش یواش از سبزی فروش دور شد سبزی فروش هم همچنان در حال قر دادن بود و میگفت بعله که نا گهان به خود آمد و دید شیخ روی سبزی ها و تراوز و مغازه و خودش و در و دیوار و همه ریده است در مسیر برگشت شیخ دست به گردن کاکول ستار انداخت و در حالی که مریدان همچنان در حالی که میگفتن بعله بعله به سرو کله ی هم میکوبیدن و دنبال شیخ و کاکول ستار می آمدن به کاکول ستار گفت این سبزی فروش آدم شل مغزی است ، زیاد به حرف هایش اعتنا نکن ، او به اردکی که در مغازه دارد هم میگوید والا مقام کاکول ستار بعد از شنیدن این از خود بی خود شد و با سرعت زیاد شروع به قر دادن کرد و منفجر شد *miterekonamet* *miterekonamet* و از وی چند تکه خشتک و یک پیژامه آبی راه راه به دست آمد که خاکش کردند تا کاکول ستاری دیگر رشد کند و سبز شود *ghalb* *ghalb* باشد که رستگار شود و خدایش لعنت کناد ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ داستانک های شیخ و مریدان ، نوشته شده و طنز پردازی شده توسط برو بچه های خنگولستان *ghalb_sorati* دلاتون شاد و لباتون خندون *ghalb_sorati*
لامصب این پنبه که قبل آمپول میمالن . . . . . . . . . . استرسش از خود آمپول بیشتره 🙊🙈 @~@~@~@~@~@ هزینه های دندونپزشکی انقدر بالاست که بعد اینکه دندونتو درست کردی باید بری دکتر ارتوپد . . . . . . چون کمرت میشکنه 😐 @~@~@~@~@~@ دیشب ساعت 3 شب زنگ زدم به بابام گفتم نگران نباشید من 5 دقیقه دیگه خونه ام . . . . . . . با یه صدای خواب آلودی گفت شما؟ پشمای محبت ریخت 😐😂😂 @~@~@~@~@~@ معلم به دانش آموزاش ميگه : بچه ها شما دلتون پاكه دعاكنيد بارون بياد يكيشون پاميشه ميگه : مااگه دلمون پاك بود تاحالا شما صد دفعه رفته بودي زير تريلي 😁😂😂 @~@~@~@~@~@ دیروز یکی اومد دفتر کار ما به اسم "آقای قشنگ" 😊 سه روز بود تمرین میکردم جلوش یه وقت نخندم 😢 اما وقتی گفت: سلام، قشنگ هستم، دیگه پهن شدم کف زمین 😂😂😂 @~@~@~@~@~@ ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، دختره میخوﺍﺳﺘﻪ ﻣﮕﺲ ﺭﻭﻱ ﺻﻔﺤﻪﯼ ﻣﺎﻧﯿﺘﻮﺭشو ﺑﺎ ﻣﻮﺱ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺑﺪﻩ ﺗﻮ ﺳﻄﻞ ﺁﺷﻐﺎل ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮ!!! ﻣﯿﮕﻦ:ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮ از خنده ﺳﻮﺧﺘﻪ ولی مگسه بهتره،اوردنش تو بخش.😐😁😂😂 @~@~@~@~@~@ بچه که بودم بابام یه جوری لباسای بزرگتر از سایزم میخرید . . . . . . . که الانم که بزرگ شدم هنوز اندازم نشده 😁 @~@~@~@~@~@ ديروز دستم خورد كانال تلويزيون رفت رو شبكه چهار . . . . . . . . . مجریه فكرشو نميكرد دستش تو دماغش بود 😂 @~@~@~@~@~@ بچه ای از مادرش پرسید تو چه سنی می تونم، بدون اینکه اجازه بگیرم از خونه برم بیرون؟ ☺️ . . . . . . . . . . . مادرش گفت بابات هم هنوز به این مرحله نرسیده 😂😁😁 @~@~@~@~@~@ امروز به معنای واقعی کمبود یه مرد روتو زندگیم احساس کردم کمبود دستهای محکم قوی و مردانه اش را . . . . . . . .. واسه بازکردن در شیشه سس 😁 @~@~@~@~@~@ به بابام ميگم:امشب تولدمه،چي ميخواي بهم كادو بدي؟؟ برگشته ميگه:ديشب رفتي ماست خريدي، بقيه پولش واسه خودت 😐😂😂 @~@~@~@~@~@ خداییش دقت کردین چن وقته آمار دزدی از منازل به شدت کاهش یافته . . . . . . . چون تو هر خونه ای دو سه نفر تو تلگرام تا صبح بیدارن حالا قراره دزدا تظاهرات کنن 😁😂😂 @~@~@~@~@~@ ﯾﻪ ﻣﺪﺗﻢ ﺷﺎﯾﻌﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺳﭙﺎﻩ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻻﻣﭙﺎﯼ ﮐﻢ ﻣﺼﺮﻑ ﺷﻨﻮﺩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺍﯾﻦ ﻋﻤﻮﯼ ﻣﻦ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﺟﻠﻮ ﻻﻣﭙﺎ ﻣﯿﮕﻔﺖ . . . . . . . . . . ﺟﺎﻧﻢ ﻓﺪﺍﯼ ﺭﻫﺒﺮ ﺧﯿﻠﯿﻢ ﺟﺪﯼ 😂😂😂 @~@~@~@~@~@ بهترین هدیه مرد به همسرش "طلا" نیست، بلکه "توجه" است و بس . . . . . . . . . . اما اگر یک مرد، خوب به همسرش توجه کنه متوجه میشه که همسرش "طلا" میخواد عجب گیری افتادیما 😂😂😂 @~@~@~@~@~@ استادمون گفت:شیرینی از افسردگی جلوگیری میکنه پرسیدم: شیرینی خشک یا تر ؟ . . . . . . طفلکی ازون روز دیگه اون استاد سابق نشد 😂 @~@~@~@~@~@ نون و پنیر و کیوی . . . . . .. . با هم نخور اسهال میگیری . . . . . . میدونم دنبال مصرع بعدیش بودید اما برای من سلامتی شما از همه چیز مهمتره 😁😐 @~@~@~@~@~@ میگن جنتی گاهی وقتا میره سر چاه های نفت فاتحه میخونه 😕😕😕😕 . . . . آخه همه دوستان دوران بچگيش، حالا نفت شدن 😂😂😂😂 @~@~@~@~@~@ وقتی زنی به شوهرش میگوید: عزیزم ، من به تو کاملا اعتماد دارم یعنی در طی هفته گذشته ، موبایلت ، جیبت ، کیفت و ده تا گردش آخر حساب بانکیت چک شده و مورد مشکوکی دیده نشده 😐😂😂 @~@~@~@~@~@ فیلها میتوانند طوفان را از فاصلهی 240 کیلومتری تشخیص دهند . . . . . . . . . . اونوقت برا ما یکی تو جمع میچوسه هیشکی نمیتونه تشخیص بده کاره کیه اخرشم میوفته گردن من 😐😂😂 @~@~@~@~@~@ امروز رفتم میوه بگیرم واسه خونه یهو ی دختره خیلی شیک از در اومد تو گفت آقا این پرتقال سامسونگاتون خونیه؟؟؟؟!!!!! یعنی انقدرررررر خندیدم دستم حس نداشت میوه برداره یارو میوه فروشه ام برگشت گفت بیا ال جی ببر شاید خونی باشه 😂 @~@~@~@~@~@ به بابابزرگم گفتم ارزوت چیه؟ گفت قبل از مامان بزرگت بمیرم ☹️ مامان بزرگم با گریه از اتاق رفت بیرون بعد بابابزرگم گفت دروغ گفتم زن میخام 😐😂 @~@~@~@~@~@ مشروط رو اصن گذاشتن که دانشجو مشروط بشه دیگه . . . . . . . . دلیل از این قانع کننده تر ؟ پس مشروط شید با خیال راحت 😌😆 @~@~@~@~@~@
*~~~*****~~~* ﺟﻮﺍﻥ ﻭ ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺮﺩ ﻭ ﺯﻥ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻤﺎﻧﯿﻢ ﺍﻋﺪﺍﺩ ﺑﺪﺭﺩ ﻧﺨﻮﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺑﺮﻳﺰ ﺍﻳﻦ ﺷﺎﻣﻞ ﺳﻦ، ﻭﺯﻥ ﻭ ﻗﺪ ﻣﻴﺸﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺵ ﺍﺧﻼﻕ ﻣﻌﺎﺷﺮﺕ ﮐﻦ، ﻏﺮﻏﺮﻫﺎ ﻭ ﺑﺪﺍﺧﻼقیهای ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﺎﺑﻮﺩﺕ ﻣﻴﮑﻨﺪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﻳﺎﺩﮔﺮﻓﺘﻦ ﮐﻦ ﮐﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮ، ﻫﻨﺮ، ﺑﺎﻏﺒﺎﻧﻲ ﻫﺮ ﭼﻴﺰﻱ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻱ، ﻫﺮکاﺭﻱ ﮐﻪ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﺪﻩ ﻣﻐﺰﺕ ﺑﻴﮑﺎﺭ ﺑﻤﻮﻧﻪ ﻣﻐﺰ ﺑﻴﮑﺎﺭ، ﮐﺎﺭﮔﺎﻩ ﺷﻴﻄﺎﻧﻪ، ﻭ ﻧﺎﻡ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ: ﺁﻟﺰﺍﻳﻤﺮ اﺯ ﭼﻴﺰﻫﺎﻱ ﮐﻮﭼﮏ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮ ﻭ ﻳﺸﺘﺮ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﻃﻮﻻﻧﻲ ﺑﺨﻨﺪ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﺨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺣﺘﻴﺎﺝ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﺗﺎﺯﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻲ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺩﻭﺳﺘﻲ ﺩﺍﺭﻱ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﻭ ﻣﻴﺨﻨﺪﻭﻧﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻭﻗﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺑﮕﺬﺭﻭﻥ ﺧﻨﺪﻩ ﻣﻮﺟﺐ ﺟﺬﺏ ﺷﺎﺩﻱ ﻭ ﺭﻫﺎ ﻛﺮﺩﻥ ﻣﻨﻔﻲﻫﺎ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺷﻔﺎﻱ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺁﺳﺎ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﺍﺷﮏ ﻭ ﻏﺼﻪ ﻫﻢ ﭘﻴﺶ ﻣﻴﺎﺩ ﻳﻪ ﮐﻢ ﮔﺮﻳﻪ ﺯﺍﺭﻱ ﮐﻦ، ﻳﻪ ﮐﻢ ﻏﺼﻪ ﺑﺨﻮﺭ ﻭ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻦ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﮐﺴﻲ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻤﺮ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ، ﺧﻮﺩﺕ ﻫﺴﺘﻲ ﺗﺎ ﺯﻧﺪﻩﺍﻱ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﮐﻦ ﻭ ﯾﺎﺩت ﺑﺎﺷﺪ، ﮔﺎﻫﯽ، ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻥ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﻃﻠﺒﺶ هستی، ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﭼﯿﺰ ﺑﺎﺷﺪ ﻗﺪﺭ ﺳﻼﻣﺘﻲ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﺑﺪﻭﻥ: ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺑﻪ، ﻧِﮕَﻬﺶﺩﺍﺭ ﻭ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺵ، ﺍﮔﺮ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻬﺘﺮﺵ ﮐﻦ ﺗﻤﺮﻛﺰ ﺑﺮ ﺳﻼمتی ﻛﺎﻣﻞ ﭼﻴﺰﻳﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﺎ ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﻴﻢ ﻫﻤگی ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﺧﻮﺩ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻴﻢ ﻋﻠﻴٰﺮﻏﻢ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺑﻴﻔﺘﺪ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﻮﻗﻌﻴﺘﻲ ﻋﺸﻖ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﻭ ﺑﻪ ﮐﺴﺎنی ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭی، ﺑﻴﺎﻥ ﮐﻦ ﻭ ﺑﮕﻮ زﻧﺪﮔﯽ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﺯﯾﺒﺎﺋﯿﻬﺎﺳﺖ متوجهِش ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺒﻮﺋﯿﺪ، ﻧﺴﯿﻢ ﺭﺍ ﺣﺲ ﮐﻨﯿﺪ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﺤﻮﯼ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯿﺪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﯾﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﮐﻨﯿﺪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻏﺼﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺭﯾﺪ ﭼﻮﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺮﮔﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺑﺮﮔﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ ﺭﻣﺰ ﻭ ﺭﺍﺯ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺍﯾﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﻧﺮﮊﯼﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﮔﺬﺷﺘﻪ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺑﺮﯾﺪ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺯﺩ ﯾﺎ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ، ﻫﯿﭻ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﺸﻮﯾﺪ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﮔﺮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺷﺘﻨﺸﺎﻥ ﺑﺮ ﻧﻤﯽﺁﯾﻨﺪ ﺭﺍ ﭘﺲ ﻣﯿﺰﻧﻨﺪ ﻭ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﻣﯿﮕﯿﺮﻧﺪ دﺭ ﺗﻘﺪﯾﺮ ﻫﺮ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ "ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺍﯼ ﺧﺎﺹ" ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺧﺪﺍ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﻗﻄﻌﺎً ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽﺍﺵ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﯾﮏ ﺷﺨﺺ ﺧﺎﺹ، ﯾﮏ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺧﺎﺹ ﯾﺎ ﯾﮏ ﻣﻮﻫﺒﺖ ﺧﺎﺹ، ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﺎﻥ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﻭ ﻣﻄﻠﺐ ﺍﺧﺮ: ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻮﺑﻢ حتی ﺍﮔﻪ ﻋﻤﺮ ﺩﺳﺖ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺷﻪ... ﻣﻐﺰﺕ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺗﻪ، ﭘﺲ ﺩﺳﺖ ﺩﺳﺖ ﻧﮑﻦ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺷﻮ ﻫﺮ 60 ﺛﺎﻧﻴﻪ ﺍی ﺭﻭ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﻴﺖ، ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻲ ﺑﮕﺬﺭﺍﻧی، ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﻳﻚ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﻴﮕﺮﺩﺩ ﺯﻧﺪﮔی ﻛﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ، ﻗﻮﺍﻋﺪ ﺭﺍ ﺑﺸﻜﻦ، ﺳﺮﻳﻊ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﻦ، ﻭﺍﻗﻌﺎً ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺎﺵ، ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺤﺪﻭﺩﻳﺖ ﺑﺨﻨﺪ، ﻭ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺧﻨﺪﻩﺍﺕ ﻣﻴﮕﺮﺩﺩ ﺭﺍ ﺭﺩ ﻧﻜﻦ ♥♥.♥♥♥.♥♥♥ دکتر هلاکویی
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ ﻣﻦ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﺎ یکی ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺣﺴﻮﺩﯼ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﯾﺎﺩﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﺑﺎﺯی هاﻡ ﻭ ﺑﺪﻡ ﺑﻪ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻫﺎ
o*o*o*o*o*o*o*o ﺍﻻ ﺍﯼ ﺑﺮﻑ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﯼ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻧﺎﭘﺎﮐﯽ؟ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺟﺎﯾﺶ ﺭﺩ ﭘﺎ ﺍﺯ ﺧﺒﯿﺜﯽ ﺍﺳﺖ ﻣﺒﺎﺭ ﺍﯼ ﺑﺮﻑ ﺗﻮ ﺭﻭﺡ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺭﯼ ﺗﻮ ﭘﯿﻮﻧﺪﯼ ﻣﯿﺎﻥ ﻋﺸﻖ ﻭ ﭘﺮﻭﺍﺯﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺣﯿﻒ ﺍﺳﺖ ﺑﺎﺭﯾﺪﻥ ﺑﻪ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﺳﯿﺎﻫﯽﻫﺎ ﺗﻮ ﮐﻪ ﻓﺼﻞ ﺳﭙﯿﺪﯼ ﺭﺍ ﺳﺮﺁﻏﺎﺯﯼ ﻣﺒﺎﺭ ﺍﯼ ﺑﺮﻑ o*o*o*o*o*o*o*o
ﭘﺴﺮﮎ ﺟﻠﻮﻱ ﺧﺎﻧﻤﻲ ﺭﺍ ﻣﻴﮕﻴﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ ﺧﺎﻧﻢ، ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﻳﻪ ﺷﺎﺧﻪ ﮔﻞ ﺑﺨﺮﻳﺪ ﺯﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﮐﻪ ﮔﻞ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺶ ﻣﻴﮕﺮﻓﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﭘﺴﺮﮎ ﺭﺍ ﺭﻭﻱ ﮐﻔﺶ ﻫﺎﻳﺶ ﺣﺲ ﮐﺮﺩ ! ﭘﺴﺮﮎ ﮔﻔﺖ، ﺯﻳﺒﺎﺳﺖ، ﭼﻪ ﮐﻔﺶ ﻫﺎﻱ ﻗﺸﻨﮕﻲ ﺩﺍﺭﻳﺪ ! ﺯﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪﻱ ﺯﺩ ﻭ ﺑﺎ ﻏﺮﻭﺭ ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ، ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﺧﺮﻳﺪﻩ ﺍ ﺳﺖ، ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻲ ﺟﺎﻱ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﻱ ؟ ﭘﺴﺮﮎ ﺑﻲ ﻫﻴﭻ ﺩﺭﻧﮕﻲ ﻣﺤﮑﻢ ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ، ﻭﻟﻲ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺟﺎﻱ ﺑﺮﺍﺩﺭﺕ ﺑﻮﺩﻡ، ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﮐﻔﺶ ﻣﻴﺨﺮﻳﺪﻡ … " ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺩﻳﺪﮔﺎﻫﻬﺎ " ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم