o*o*o*o*o*o*o*o
چند روز پیشا بعد کلاس زبانم با بابام و داداشم رفته بودم یه مغازه وسایل شوخی بخریم
همونطور میگشتیم میگشتیم که یدفعه یه پسر بچه نه ده ساله ، همسنای داداشم وارد مغازه شد
از مدل شلوار و تیشرت رو مدش که بگذریم
موهاشو ، یعنی جلوی موهاشو رنگ کرده بود
یه لحن همچی " داش فلان قیمت میمت این چنده" ای داشت
حالا من با چشای گرد داشتم موهاشو نگاه میکردم
راستش تو محل ما هرروز چیزای جدید هست
رستوران فلان شاخ مجازی، خود فلان شاخ مجازی، یا پاتوق فلان شاخ مجازیه دیگه
دختراییی که با پسرا مو نمیزنن و پسرایی که با دخترا مونمیزنن
ادمایی که میخوان مثلا با کلاس بازی درارن بعد که جیغ و دادشون و سریسری که بهشون اروم تذکر دادن میبینیـــ کاملا تجدید نظر میکنی، یسری خیابون که هر سیصد و شصت و پنج روز سال شلوغه و مسجدی که شده ارامبخش چه من چه کسای دیگه توی این محل شلوغ
اما این یکی عجیب بود ،عجیب تر از اینکه بچه های مدرسمون صب و شب تنها میرفتن پارک
اونروز من ازون مغازه هیچیی نخریدم
بجاش چه تو ماشین و چه تو خونه به این فکر کردم بچه ای که الان جلوی موهاشو مش کرده و با لحنی مثلا لوتی حرف میزنه و رو بازوش پر طرح خالکوبیه
(البته شاید ازین خالکوبی موقتا بود)
چارسال دیگه چیکار میکنه؟
بابام که میگه:همینا میشن چاقو کش دیگه ، بعدم دخترای بیچاررو با ماشین ددیشون گول میزنن
ولی مامانم بیشتر وقتا در مورد پدر مادرایی حرف میزنه که هرگز به اینده این بچه فکر نمیکنن
داداشم با بی محلی کلش بازی میکنه و خواهرم اروم با خودش میگه
جووو جووو نه ، جیجو بودیبابودی
و من مثل مادر وپدرم به اینده اون بچه فکر میکنم
دوستم نــــداره ؟
فـــدای ســــــــــرش
من یــه نــــفـــــری
اندازه ی جــــفـــتــــمون دوســـــش دارم
****►◄►◄****
ضربه خوردیم و شکستیم و نگفتیم چرا؟
ما دهان از گله بستیم و نگفتیم چرا؟
جای " بنشین " و " بفرما " " بتمرگی " گفتند
ما شنیدیم و نشستیم و نگفتیم چرا؟
تو نگفتیم و " شمایی " نشنیدیم و هنوز
ساده مثل کف دستیم و نگفتیم چرا؟
دل سپردیم به آن " دال " سر دشمن و دوست
دشمن و دوست پرستیم و نگفتیم چرا؟
چه " چراها " که شنیدیم و ندانیم چرا
ما همین بوده و هستیم و نگفتیم چرا؟
^^^^^*^^^^^
دندانپزشک آخرین دندان گرگ را کشید
نگاهی به صورت گرگ انداخت و پوزخندی زد
گرگ زیر لب گفت: بخند… این است عاقبت گرگی که عاشق گوسفندی شده باشد
♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
هنگامی که لیلی و مجنون ده ساله بودند
روزی مجنون در مکتب خانه پشت سر لیلی نشسته بود
استاد سوالی را از لیلی پرسید
لیلی جوابی نداد ، مجنون از پشت سر آهسته جواب را در گوش لیلی گفت
اما لیلی هیچ نگفت
استاد دوباره سوال خود را پرسید و باز مجنون در گوش لیلی و باز لیلی هیچ نگفت
و بعد از بار سوم استاد لیلی را خواند و چوب را بر پای لیلی بست و او را فلک کرد
لیلی گریه نکرد و هیچ نگفت
بعد از کلاس ، لیلی با پای کبود لنگ لنگ قدم بر می داشت که مجنون عصبانی دستش را بر بازوی لیلی زد و گفت
دیوانه ، مگر کر بودی که آنچه را به تو گفتم نشنیدی و یا لالی که به استاد نگفتی
لیلی اشکش در آمد و دوید و رفت
.
.
.
.
.
..
استاد که شاهد این منظره بود پیش رفت و گوش مجنون را کشید و گفت
لیلی نه کر بود و نه لال ، از عشق شنیدن دوباره صدای تو ، فلک را تحمل کرد و دم بر نیاورد
اما از ضربه اهسته دست تو اشکش در آمد
من اگر او را به فلک بستم استادش بودم و حق تنبیه او را داشتم
اما تو عشق او بودی و هیچ حقی برای سرزنش کردنش نداشتی
مجنون کاش می فهمیدی که لیلی کر شد تا تو باز گویی
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
ازديوانه اى پرسيدند:چه کسى دوست دارى؟
ديوانه خنديد و گفت عشقم
.گفتندعشقت کيست ؟؟
گفت عشقى ندارم
خنديدند و گفتند براى عشقت حاضرى چه کارهاى بکنى...؟
گفت عاقلانه نميشوم ،نامردى نميکنم،خيانت نميکنم، دور نميزنم،دورغ نميگم ، تنهايش نمى گذارم، خودم را فدايش ميکنم
به اوگفتند اگر عشقت تنهايت گذاشت بى وفاى کرد خيانت کرد چه...؟
اشک درچشمان ديوانه حلقه بست وگفت
اگربامن اينکار را نميکرد که...ديوانه نميشدم
♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪
نباید گوشیش زیاد دستش باشه چون دختره
نباید صدای اهنگو چه تو اتاقش چه تو ماشینش زیاد کنه چون دختره
نباید شب تو خیابون قدم بزنه چون دختره
نباید با یکم لباس راحت تر ورزش کنه چون دختره
نباید تو پارک موقع والیبال یا بدمینتون سر و صدا کنه و خوش بگذرونه چون دختره
نباید تو خیابون واسه تفریحم شده ادا در بیاره چون دختره
نباید تو گرما استین کوتاه
بپوشه و موهاشو تو هوای باز خنک کنه چون دختره
نباید با صدای بلند بخنده چون دختره
نباید تنهایی تا دیروقت بیرون باشه⚠️چون دختره
نباید از یکی خوشش بیاد و بره سمتش چون دختره
نباید دفعه اول1⃣ ابراز علاقه کنه هرچقدرم که عاشق باشه چون دختره.
. ⚠نباید ⚠️
چون دختره ️
چون ملت اونقد بیکارن حرف دربیارن
چون ما هنوزم درک نکردیم دخترم میتونه و لازم داره خوش باشه
چون اونقد احمقیم به پسری که با ده تا دختره هیچی نمیگیم
ولی منتظریم یه دختر یه ذره بیاد سمت پسرا
تافوری بگیم طرف هرزس چون هنوز این جماعت نفهمیدن دختر هم دل داره
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○