♥♥.♥♥♥.♥♥♥ میگویند خنده بر هر دردی دواست وقتی لبانت با لبخند میگشاید چهرات مانند گلی بهاری شکوفه میزد بخند تا دلت بهاری باشد بخند تا برف های غم زمستان مانند بهمن از چهره ات سرازیر شود بخند تا دلت مانند برگ های پاییز آزاد باشد بخند تا مانند خورشید تابستان مهربان باشی دلنوشته از کیارش
به نام خالق هستی o*o*o*o*o*o*o*o میگویند سری را که درد نمیکند دستمال نمیبندند ولی سر من دردمیکند برای سربندی که نام مقدس تو روی آن حک شده باشد o*o*o*o*o*o*o*o منبع: کانال پرورشی فرهنگی
♦♦---------------♦♦ آری میتوان عاشق بود مردم شهر ولی میگویند عشق یعنی رخ زیبای نگار عشق یعنی خلوتی با یک یار یا به قول خواجه عشق یعنی لحظه بوس و کنار من نمیدانم چیست اینکه این مردم گویند من نه یاری نه نگاری نه کناری دارم عشق را اما من با تمام دل خود میفهمم فروغ
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ می توان عاشق بود به همین آسانی من خودم چند سالی ست که عاشق هستم عاشق برگ درخت عاشق بوی طربناک چمن عاشق رقص شقایق در باد عاشق گندم شاد آری میتوان عاشق بود مردم شهر ولی میگویند عشق یعنی رخ زیبای نگار عشق یعنی خلوتی با یک یار یا به قول خواجه ،عشق یعنی لحظه ی بوس و کنار من نمیدانم چیست اینکه این مردم گویند من نه یاری،نه نگاری و نه کناری دارم عشق را اما من با تمام دل خود میفهمم عشق یعنی رنگ زیبای انار ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ فروغ فرخزاد
^^^^^*^^^^^ سه نفر محكوم به اعدام با گیوتین شدند؛ یک کشیش، یک وکیل دادگستری و یک فیزیکدان در هنگام اعدام کشیش پیش قدم شد سرش را زیر گیوتین گذاشتند و از او سؤال شد: حرف آخرت چیست ؟ گفت : خدا ... خدا...خدا او مرا نجات خواهد داد وقتی تیغ گیوتین را پایین آوردند، نزدیک گردن او متوقف شد مردم تعجب کردند؛ و فریاد زدند: آزادش کنید خدا حرفش را زده و به این ترتیب نجات یافت نوبت به وکیل دادگستری رسید؛ از او سؤال شد: آخرین حرفی که میخواهی بگویی چیست؟ گفت : من مثل کشیش خدا را نمیشناسم اما درباره عدالت میدانم عدالت ... عدالت ...عدالت گیوتین پایین رفت ، اما نزدیک گردنش ایستاد مردم متعجب، گفتند : آزادش کنید، عدالت حرف خودش را زده وکیل هم آزاد شد آخر کار نوبت به فیزیکدان رسید سؤال شد: آخرین حرفت را بزن گفت :من نه کشیشم که خدا را بشناسم، و نه وکیلم که عدالت را بدانم اما میدانم که روی طناب گیوتین گره ای است که مانع پایین آمدن تیغه میشود با نگاه به طناب دریافتند و گره را باز کردند تیغ بر گردن فیزیکدان فرود آمده و سر او را از تن جدا کرد ^^^^^*^^^^^ چه فرجام تلخی دارند آنان که واقعیت را میگویند و به گره ها اشاره مى كنند
*~*~*~*~*~*~*~* سگ مظهر وفاداریست اما همیشه میگویند مثل سگ پشیمون میشی اری.....همیشه اخر وفاداری (پشیمانیست) *~*~*~*~*~*~*~*
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ میگویند تنهایی پوست آدم را کلفت میکند میگویند عشق دل آدم را نازک میکند میگویند درد آدم را پیر میکند آدمها خیلی چیزها می گویند و من امروز کرگدن دل نازکی هستم , که پیر شده است ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ مهدی صادقی
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ همانقدر که دوست داشتنِ آدمها دلیل نمیخواهد دوست نداشتنشان هم بی دلیل است یک نفرهایی را دوست نداری حتی وقتی که دوستت دارم به تو میگویند حتی وقتی لبریزت میکنند از محبت حتی وقتی مهم ترین تاریخ زندگیشان تاریخ تولد توست حتی وقتی چشمهایت تمام دنیایشان است و داشتنت نهایت ارزویشان دوست نداشتنِ آدمها هیچ دلیلی ندارد مثل دوست داشتنِ آدمها اصلا هرچیزی که دل دخیل باشد درش دلیل نیاز ندارد انگار ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ فاطمه جوادی
o*o*o*o*o*o*o*o در میان این همه آدم گروهی اواز میخوانند و گروهی از سیاست میگویند عده ای کتاب میخوانند، چند نفر عشق بازی های مضحکانه انجام میدهند چند نفری هم دربارهی ته دیگ سوختهی یک خاله زنک دیگر نظر میدهند و من تنها در دخمهی موحشِ کپک زدهی خود می نشینم ، به شنیدن چشم هایت میپردازم، خیالت را میبافم صدایت را مینویسم بوسه هایت را میبویم و نگاهت را آشکارا لمس میکنم و عده ای قصه دیوانگیام را برای این جماعت عاقلِ بی عقل شرح میدهند
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم