♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
روزی که به دنیا آمدی و یک نوزاد شدی
نپرسیدی که چگونه نفس بکشم؟
چگونه راه بروم؟
یا چگونه حرف بزنم؟
هرچیزی یکی بعد از دیگری آمد
پس چرا حالا نمیتوانی به زندگی اعتماد کنی؟
روزی جوانی از راه رسید
و تو یک انسان جوان شدی
و عشق شروع به برخاستن در تو کرد
و روزی تو پیر خواهی شد
زندگی شروع به ناپدید شدن میکند
روزی مرگ خواهد آمد
و این چرخه کامل میشود
پس چرا تو همیشه سعی در دخالت کردن داری؟
آرام و رها باش