oOoOoOoOoOoO
تو مرا آزردی
که خودم کوچ کنم از شهرت
تو خیالت راحت
میروم از قلبت
میشوم دورترین خاطره در شب هایت
تو به من میخندی
و به خود میگویی باز می آید
و میسوزد از این عشق ولی
بر نمیگردم نه
میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد
عشق زیباست و حرمت دارد
oOoOoOoOoOoO