@~@~@~@~@~@

سلام
یه شب خواب دیدم تو خونه بابا بزرگمینا جنگ شده جنگ ایران و عراق
*hazyon*

یهو اقا ما تیر اندازی عراقی ها تیراندازی ما موشک مینداختیم حالا تو حیاط شاید تعجب کنید اما واقعیتِ، یهو همین که در حال جنگ بودیم یک دفعه مامان بزرگم اومد گفت عراقی ها ایرانی جنگ بسته بیاین ناهار بخورین الللللللللله اکبر
*fosh*

به قران راسته
*haaaan*

اقا فرمانده ایران و عراق اومدن کنار هم فسنجون زدن تو رگ
:khak:

ناهار که تموم شد مادر بزرگم گفت وقت تموم شد برین سرجاتون وایستید …. 1.2.3حمله
*dava_kotak*

من تاسه روز مونده بودم این دیگه چه خوابی بود دیدم
*vakh_vakh*

نکته ۱:‌شب زیاد شام نخورید
نکته ۲: فیلم های دفاع مقدس نگاه نکنید چون روح شهیدا تو قبر میلرزها
نکته ۳: حتما با فسنجون سبزی خوردن بزارین
نکته ۴: دیگه خجالت بکش چند تا نکته اخلاقی تو پنج خط

@~@~@~@~@~@