دقیقا روزی امتحان انلاین مون بود ۱۹ می
و امتحانات مون هم از تاریخ چهار می شروع شده بود وای امتحانات هم ک همش جان کنی بود اصلا نگو و نپرس همراه با عایشه چقد مشکل بود درس خوندن از یه طرف هم ماه مبارک رمضون بود
یعنی کلن حتا خودمونو فراموش کرده بودیم چی برسه به اینکه تاریخ سلگرد ازدواج مون به یادمون باشه
دوست صمیم یعنی نزدیکترین دوستم وقتی استاتوس واتسپ شو دیدم عکس های تجلیل سالگره خودشو گذاشته بودیادم امد ک دیروز سالگرد ازدواج منو و شوهرم بود آخ خدایا چجوری فراموش کردم دستی اومدم نزد شوهر گرامی
حالا گوش بدین به مکالمه مون
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
من: دیروز چی روزی بود
شوهرم: خب آخرین امتحان لبراتواری
من: نه نه مقصدم چی تاریخی بود
شوهرم: خب تاریخ ۱۸ چرا میپرسی
من: افرین حالا بگو تاریخ ۱۸ چی روزیه
شوهرم: خب چه روزیه
من: بگوووووووو دیروز روز چی بود
شوهرم: وای چرا داد میزنی خب خودت بگو چی روزی بود
من: دیروز تاریخ ۱۸ می بود یعنی یه روز خاص سه سال قبل چی شده بود تو این روز هله بگو دگه
شوهرم: وایسا نکنه میخایی بگی ک سالگرد ازدواج مون بود
من: خب ارررهههههه
شوهرم: برو دیونه ما کی تو رمضون ازدواج کردیم
من:
😓😓
بازم من:
😂😂😂😂😂😂
یعنی با گفتن اینکه ما کی تو رمضون ازدواج کردیم ترکیدم از خنده
هر چی ام توضیح میدم رمضون هر سال ۱۰ روز پیش میاد زیر بار نمیرفت
♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
ببخشید اگه لهجه ام کمی مشکل داشت
خوش باشید لبهاتون پر از خنده