..*~~~~~~~*.. هیئتـــ تمام شد ،همه رفتنـــد و تو هنــوز یڪ گوشه نشسته اى و فقط گریه مى ڪنى ... ♦♦---------------♦♦
oOoOoOoOoOoO محرم تمام شد به خانه هایتان بروید مهیا شوید برای همه انچه که بوده اید حسین را هم درون پستو هایتان پنهان کنید تا سال دیگر چون علم و کتل ونخل و زنجیرهایتان اکبر و اصغر و قاسم و عباس را هم عباس را نه به کارتان می اید برای قسم خوردنتان هنگام دروغ برای گاه خطر هایتان زمانی که می خواهید سر دیگری کلاه بگذارید وشاهدی می خواهید فردا صبح هم کرکره مغازه هایتان را بالا بدهید دربنگاهایتان را باز کنید و یک لایتان را چهار لا حساب کنید کلاه هایتان را آماده کنید برای اینکه دوباره تا خرخره سر مردم بگذارید آنچه را این روز ها خرج نذریهایتان کردید خرج شربت چای مرغ و برنجتان به یک باره جبران کنید بروید و حسین و دردهایش را به حال خود بگذارید oOoOoOoOoOoO
..*~~~~~~~*.. انگار علی مادر تو شیر ندارد گریه نکن این قدر که تأثیر ندارد بی حال شدی و دل من ریخته برهم درمانده شده فرصت تأخیر ندارد می گیرم از این قوم کمی آب برایت بابای تو ترس از غمِ تحقیر ندارد ای مردم کوفه پسرم تشنه ی آب است این کودک بیچاره که تقصیر ندارد یک مرد بیآید ببرد غنچه ی من را آبش بدهد... مادر او شیر ندارد گفتند: حسین آمده خود آب بنوشد یک جرعه ی آب اینهمه تفسیر ندارد ای حرمله این بچه سرِ جنگ ندارد شش ماهه ی بی شیر که شمشیر ندارد تیری که به عباس زدی؟! وای خدایا شش ماهه ی من طاقت این تیر ندارد شادی نکنید این همه که مادرش افتاد شش ماهه زدن این همه تکبیر ندارد بیچاره ربابه جگرش سوخت و دیگر کاری بجز اشک و غم شبگیر ندارد گیرم که شکسته شده بعد از علی اصغر گهواره دگر حاجت تعمیر ندارد خوابش شده دامادی اصغر ولی انگار خواب دل هجران زده تعبیر ندارد ♦♦---------------♦♦ محمد جواد شیرازی
^^^^^*^^^^^ خوش بحال کسانی که هم زنجیر میزنند و هم زنجیری از پای گرفتاری باز میکنند هم سینه میزنند و هم سینه ی دردمندی را از غم و آه نجات میدهند هم اشک میریزند و هم اشک از چهره ی انسانی پاک میکنند هم سفره می اندازند هم نان از سفره کسی نمیبُرند اینها ریا کارو دزد نیستند و حق دارند که با افتخار می گویند : یاحسین
..*~~~~~~~*.. پسرم از نفس افتاد به دادم برسید داد از اینهمه بیداد، به دادم برسید تشنه ام ،شیر ندارم، چکنم؟ حیرانم باید آخر چه به او داد؟ به دادم برسید دیگر از شدت گرما و عطش همچو کویر چاک خورده لب نوزاد ، به دادم برسید بوی آب و،دل بی تاب و،سپاهی بی رحم طفلی و اینهمه جلاد،به دادم برسید آب،دامی ست،که دلبند مرا صید کند وای از حیله ی صیاد،به دادم برسید باپدر رفت وندانم چه شده کز میدان شاه پیغام فرستاد،به دادم برسید بارالها چه بلائی سرش آمده؟که حسین میزند اینهمه فریاد،به دادم برسید آن کماندار،که تیرش کمی از نیزه نداشت گشته اینقدر چرا شاد؟به دادم برسید ^^^^^*^^^^^ حیدر توکلی
^^^^^*^^^^^ دورود بر پدرم از همان طفولیت برای روضه ات همیشه کار کشید برای آنکه منم عاقبت به خیر شوم مرابه دست توداد وخودش کنارکشید
oOoOoOoOoOoO مداح عزیز چون خون خدا بیا مسلمان باشیم یا حداقل شبیه سلمان باشیم مولا ، سگ آستان نمی خواهد مرد او کرده قیام ، تا که « انسان » باشیم ای مرثیه خوان ! گزافه گفتن کفرست با لهجه ی دین ، خرافه گفتن کفرست اسلام دو نور عترت و قرآن است جز این ، سخنی اضافه گفتن کفرست وقتی که حسین را تو « سین » می خوانی در تعزیه ، روضه ی حزین می خوانی یعنی که حماسه را غلط می فهمی وقتی که ز کوه ، اینچنین می خوانی ای دل شدگان ! حسین « عبدالله » است گوینده ی « لا اله الا الله » است هر کس که حدیث دیگری می گوید سوگند به نور ! مشرک و گمراه است ای دوست ، بیا مُکرّم باشیم در بندگی خدا ، مُصمّم باشیم اسلام ، غلام و سگ نمی خواهد مرد دین آمده است ، تا که « آدم » باشیم oOoOoOoOoOoO
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم