فهرست مطالب
^^^^^*^^^^^ مرد خیاط ، لباسی قدیمی را در مغازه اش آویزان کرده بود می گفت بیست و پنج سال پیش برای خانمی دوختم لباس را گذاشته بود جلوی همه ی لباس ها تر و تمیز می گفت هنوز نیامده تا ببردش مکث می کرد و می گفت زیبا بود ^^^^^*^^^^^ اردوان مفیدی