فهرست مطالب
تقریبا 14 یا پونزه سالم بود هی ننم میگفت اصخر پاشو آشغالا رو بذار دم در *haj_khanom* *haj_khanom* منم هی میگفتم باشه میبرم و هی مینداختمش پشت گوشم ساعت یازده و نیم و اونطرفا بود آشغالا رو بردم بزارم دم در ؛ دیدم ماشین آشغالی خونمونو رد کرد *bi_chare* *bi_chare* منم یواش یواش رفتم بدمش به یارو پرتش کنه تو ماشین آشغالی داشتم میرفتم که برم بدم به یارور ؛ گفتم چرا خودم نندازمش بالا *fekr* *fekr* عاقا شروع کردم چرخوندن پلاستیک آشغالا تا اومدم پرت کنم یارو گفت بده تا بندازم *gorz* *gorz* منم یهو هنگ کردم پرتش کردم خونه همسایه :khak: :khak: افتاد تو حیاط خونه همسایمون صدا آژیر ماشینش بلند شد یعنیا مامورای آشغالی زود تره من متوالی شدن از محیط *amo_barghi*
be name khoda created by khengoolestan developer ↓start log↓ prossec for config filiping slider config fliping slider ok |