صفحه اصلی
ورود
درباره ما
فهرست مطالب
پنل کاربری
ارسال پست
خروج از حساب
جوک و لطیفه
بسته جوکها
جوک های بهار 99
جوک های تابستان 99
جوک های بهار 98
جوک های تابستان 98
جوک های پاییز 98
جوک های زمستان 98
جوک های بهار 97
جوک های تابستان 97
جوک پاییز97
جوک های پاییز 97
جوک ها زمستان 97
جوک های زمستون 97
جوک های بهار 96
جوک های تابستون 96
جوک های پاییز 96
جوک های زمستان 96
جوک های بهار 95
جوک های تابستان 95
جوک های پاییز 95
جوک های زمستان 95
جوک های بهار 94
جوک های تابستان 94
جوک های پاییز 94
جوک های زمستان 94
جوک های آبان 93
جوک های آذر 93
جوک های دی 93
جوک بهمن 93
جوک اسفند 93
مطالب خنده دار
خاطره ها
داستانک های شیخ و مریدان
فیلمنامه های طنز و خنده دار
دهه شصتیا
شرت و پرت
خندانکس
کارگاه داستان نویسی
نقاشی های ارسالی
دفتر شـعـــر
خواندنی ها
متن زیبا
عکس و مکث
یادمون باشه
دلنوشته
سخنان بزرگان
زندگی نامه بزرگان
جملکس
مطالب علمی
نوشته های اندرویدی
چُس ناله
داستانک
بهلول
ملا نصرالدین
داستان کوتاه علمی
داستان های ترسناک
داستان های تصویری
داستان های دینی
داستان های مولانا
داستانکهای زیبا
سرگرمی
طالع بینی
سرگرمی
تست های روانشناسی
چیستان
عاشخونه ها
ترانه خونه
یک ذره کتاب
درهم و برهم
متن سلامتی
پــیامــک
پیام تسلیت
پیامک تبریک
پیام های اوسا
جدا کننده ها
خبرنامه
ساختاری
کامنتکس
کمک ابزار سایت
گالری
متفرقه
نرم افزار تبلیغ در روم
نرم افزار ساخت بوت
نرم افزار ها
نرم افزار های متفرقه نیمباز
آیا میدانید
دیالوگ های ماندگار
انرژی مثبت
روانشناسی
تست های روانشناسی
روانشناسی
مذهبی
نهج البلاغه
حدیث
دروصف محرم
آموزش
آشپزی
آموزش
آموزش روباتیک
اموزش
ورود
درباره ما
پنل کاربری
ارسال پست
خروج از حساب
فهرست مطالب
جوک و لطیفه
بسته جوکها
جوک های بهار 99
جوک های تابستان 99
جوک های بهار 98
جوک های تابستان 98
جوک های پاییز 98
جوک های زمستان 98
جوک های بهار 97
جوک های تابستان 97
جوک پاییز97
جوک های پاییز 97
جوک ها زمستان 97
جوک های زمستون 97
جوک های بهار 96
جوک های تابستون 96
جوک های پاییز 96
جوک های زمستان 96
جوک های بهار 95
جوک های تابستان 95
جوک های پاییز 95
جوک های زمستان 95
جوک های بهار 94
جوک های تابستان 94
جوک های پاییز 94
جوک های زمستان 94
جوک های آبان 93
جوک های آذر 93
جوک های دی 93
جوک بهمن 93
جوک اسفند 93
مطالب خنده دار
خاطره ها
داستانک های شیخ و مریدان
فیلمنامه های طنز و خنده دار
دهه شصتیا
شرت و پرت
خندانکس
کارگاه داستان نویسی
نقاشی های ارسالی
دفتر شـعـــر
خواندنی ها
متن زیبا
عکس و مکث
یادمون باشه
دلنوشته
سخنان بزرگان
زندگی نامه بزرگان
جملکس
مطالب علمی
نوشته های اندرویدی
چُس ناله
داستانک
بهلول
ملا نصرالدین
داستان کوتاه علمی
داستان های ترسناک
داستان های تصویری
داستان های دینی
داستان های مولانا
داستانکهای زیبا
سرگرمی
طالع بینی
سرگرمی
تست های روانشناسی
چیستان
عاشخونه ها
ترانه خونه
یک ذره کتاب
درهم و برهم
متن سلامتی
پــیامــک
پیام تسلیت
پیامک تبریک
پیام های اوسا
جدا کننده ها
خبرنامه
ساختاری
کامنتکس
کمک ابزار سایت
گالری
متفرقه
نرم افزار تبلیغ در روم
نرم افزار ساخت بوت
نرم افزار ها
نرم افزار های متفرقه نیمباز
آیا میدانید
دیالوگ های ماندگار
انرژی مثبت
روانشناسی
تست های روانشناسی
روانشناسی
مذهبی
نهج البلاغه
حدیث
دروصف محرم
آموزش
آشپزی
آموزش
آموزش روباتیک
اموزش
داستانک شیخ و مریدان
ویرایش
شیخی بود که در کوچه و محله راه میرفت و میخواند
هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی
اتفاقاً زنی این شیخ را دید و خوب گوش داد که ببیند چه میگوید وقتی شعرش را شنید گفت
من پدر این شیخ را در میآورم که هر روز مزاحم آسایش ما میشود
زن به خانه رفت و خمیر درست کرد و یک فتیر شیرین پخت و کمی زهر هم لای فتیر ریخت و آورد و به شیخ داد و رفت به خانهاش و به همسایهها گفت
من به این شیخ ثابت میکنم که هرچه کنی به خود نمیکنی
کمی دورتر پسری که در کوچه بازی میکرد نزد شیخ آمد و گفت: من بازی کرده و خسته و گرسنهام کمی نان به من بده
شیخ هم همان فتیر شیرین را به او داد و گفت
زنی برای ثواب این فتیر را برای من پخته ، بگیر و بخور فرزندم
پسر فتیر را خورد و حالش به هم خورد و به شیخ گفت
شیخ ! خشتکم بر سرت باد ؛ چه بود به من دادی که سوختم
شیخ فوری رفت و زن را خبر کرد
زن دواندوان آمد و دید پسر خودش است !
و زن دست به خشتک شد تا خشتکه خود را پاره کند
و شیخ گفت چه میکنی دیوانه ، در میان مردان نامحرم خشتک خود نباید درید
زن از شنیدن این حرف نعره ایی کشید ؛ خشتک پسرش را درید و فغان به سر داده بود ، بر سره پسرش میزد و شیون میکرد ، گفت
پسرم را با فتیر زهر آلودم مسموم کردم
سپس مریدان که حلقه زده بودند قرصی آرام بخش به خود شیافت کردند و خشتک های دریده شده ی قدیم خود را دوختن
*0*0*0*0*0*0*0*
آنچه را که امروز به اختیار میکاریم فردا به اجبار درو میکنیم
پس در حد اختیار، در نحوهی افکار وکردار و گفتارمون بیشتر تامل کنیم
داستانک های شیخ و مریدان
شیخ_و_مریدان#
داستان_های_شیخ_و_مریدان#
شیخ_و_مرید#
داستان_های_شیخ_و_میدان#
شیخ_و_زن#
هر_چه_کنی_به_خود_کنی#
گرهمه_خوب_و_بد_کنی#
هرچه_کنی_به_خود_کنی_گر_همه_نیک_و_بد_کنی#
شیخ_و_داستان_ها#
حیله_ی_زن_برای_شیخ#
شیخ_و_حیله_ی_زن#
اینجا خنگولستان است ، مهد و تمدن دیوانگان
فهرست مطالب
قوزانتیس
اپ اندروید
گالری
درباره ی خنگولستان
×
×
#
ریزولی
مسخرکی
زبل خان
خیکچی
متنی
شپشوک