ميگويند در کشور ژاپن مرد ميليونري زندگي ميکرد که از درد چشم خواب بچشم نداشت و براي مداواي چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزريق کرده بود اما نتيجه چنداني نگرفته بود
وي پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زياد درمان درد خود را مراجعه به يک راهب مقدس و شناخته شده ميبيند
وي به راهب مراجعه ميکند و راهب نيز پس از معاينه وي به او پيشنهاد کرد .... که مدتي به هيچ رنگي بجز رنگ سبز نگاه نکند
***
وي پس از بازگشت از نزد راهب به تمام مستخدمين خود دستور ميدهد با خريد بشکههاي رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگآميزي کند
همينطور تمام اسباب و اثاثيه خانه را با همين رنگ عوض ميکند
پس از مدتي رنگ ماشين ، ست لباس اعضاي خانواده و مستخدمين و هر آنچه به چشم ميآيد را به رنگ سبز و ترکيبات آن تغيير ميدهد و البته چشم دردش هم تسکين مييابد
بعد از مدتي مرد ميليونر براي تشکر از راهب وي را به منزلش دعوت مي نمايد
***
راهب وقتي به محضر بيمارش ميرسد از او مي پرسد آيا چشم دردش تسکين يافته؟
مرد ثروتمند نيز تشکر کرده و ميگويد : بله . اما اين گرانترين مداوايي بود که تاکنون داشته
مرد راهب با تعجب به بيمارش ميگويد بالعکس اين ارزانترين نسخهاي بوده که تاکنون تجويز کردهام
***
براي مداواي چشم دردتان، تنها کافي بود عينکي با شيشه سبز خريداري کنيد و هيچ نيازي به اين همه مخارج نبود
براي اين کار نميتواني تمام دنيا را تغيير دهي، بلکه با تغيير چشم اندازت (نگرش) ميتواني دنيا را به کام خود درآوري
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
تغيير دنيا کار احمقانه اي است اما تغيير چشماندازمان (نگرش) ارزانترين و موثرترين روش ميباشد