سلام به خنگولستانیا
سلام به آبجیام ، داداشام
به دلخوشیام ، به داراییام
میدونم رو سیاهم پیشتون ، نبودم یه مدت ، کوتاهی کردم ، خراب کردم
ولی دوباره سرو کله ام پیدا شد
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
میخوام براتون ایراد کارمون رو بگم
کارمون که نه ، ایراد کارم
میخوام یکمی برگردم عقب
یه جوان خامه خام بودم ، هیچی نمیدونستم ، ماله این حرفا نبودم اصن
سره یه داستانایی تکون خوردم
افتادم تو مسیر ، یه سری لذت ها زیر زبونم مزه کرد
بم چسبید ، خدا بم نظر کرد
انتخابم کرد برای کمک کردن به ساخت خنگولستان
هیچی بلد نبودم ، همه جا هم میگم ، من هیچی بلد نبودم
اول سایت رو ساختیم ، با قرض و قوله از رفیقام ، هزینه هاش رو پرداخت کردیم
هر جوری که بود ساختیمش
همون ماه های اول اهداف براش گذاشتیم ، خدا رو کشیدیم توی تیممون ، توی خنگولستانمون
گذاشتیمش نوک حمله
سایت فکر میکنم یه ساله یا دو ساله بود ، دیدم باید بیایم بالا ، بیشتر جا بیوفتیم ، متفاوت باشیم
میدونستم باید یه برنامه بسازیم اندرویدی
ولی هیچی بلد نبودم ، نشستم پاش ، میدیدم دستای خدا رو که کنار دستای من کمکم میکرد
میدیدم کار راه مینداخت ، پا به پای من کد میزد
کمک میکرد ، برنامه رو ساختیم
لحظه به لحظه احساسش میکردم که هست و کمک میکنه
از یه جایی به بعد نبودش
برام عجیب بود ، هی میگفتم خدایا وقتشه ،نوبت توئه
کجایی ؟؟
حواست بمون نیست ؟؟
شکایتشو میکردم
نمیدونستم کجا گمش کردم ، چیکار کردم که ازمون سرد شد
نمیدونستم باید چیکار میکردم
ولی فهمیدم ، تو این مدت خیلی فکر کردم ، که کجا گمش کردم ، چکار کردم
خیلی درگیرش شده بودم ، که خدایی که زودتره من دست به کار میشد ،چرا نیست ،چرا صدامونو نمیشنوه
فهمیدم کجای کارو خراب کردم
ایراد کارم این بود که
چیزیو که برای خدا درستش کردیم ، جاییو که خدا رو داخلش سهیم کردیم ، شریکش کردیم
خودخواهانه براش تصمیم گرفتم و تصمیم گرفتیم
چند باری میخواستم سایت رو ببندم و تعطیلش کنم
و این واقعن خودخواهانه و بزرگ ترین اشتباه بود
حقیقتا ، هر کسی جای خدا میبود ، دقیقا ول میکرد
چون نادیده گرفته شد ، خودخواهانه بدون درنظر گرفتن خدایی که شریکش گذاشته بودیم برای خنگو تصمیم گرفتم
ولی با این حال رهامون نکرد ، ولی دیگه توی کمک ها کمرنگ شد
میدونم ، اشتباه کردم
دارم این توبه نامه رو مینویسم ، پشیمونم
فکر میکردم خدا رو از دست داده باشیم برای همیشه
امتحانش کردم :)
پونزده مهر موعد سر رسید تمدید سایت بود ، هزینه تمدیدش زیاد شده بود بخاطر وضعیت دلار
دست و بالم خالی بود
گفتم خدایا من پول ندارم بدما ، اگه هنوز میخوای سره پا وایسه بسم الله خودت هزینشو جور کن
جور شد ،دهم مهر ماه کل هزینش جور شده بود
دارم این توبه نامه رو مینویسم که بازم مثل اوایل برگرده ، دیگه اینطور نمیکنم
اشتباه کردم ،غلط کردم
کوچیکم ، و پر از ایراد
خدایا بت نیاز داریم ، باید تو تیممون باشی ، صدامونو بشنوی
باید کمکمون کنی
***
یادمه روزای قبل تموم شدن این آبدیت یه خواب دیدم
خیلی داغون شدم ، بدون اینکه درخواست برگزیده شدن بدم ،از پا افتادم
یه گوشه از خنگولستان هم خوابمو نوشتم با خدا حرف زدم
خواب دیدم خدا یه خرس بزرگ قهوه ایی بود
من یه بچه گربه بودم ، که فکر میکنم منو به فرزند خوندگی قبول کرده بود و مادرم شده بود
بچه های دیگه ایی هم داشت اونا خرس بودن ، پشت سره خدا شیطونی میکردیم و راه میرفتیم
بیخیال و مطمعن از اینکه حواسش بهمون هست
هر دفعه بر میگشت نگامون میکرد ، هوامونو داشت
و بیخیال به شیطونیای ما دوباره ادامه مسیرشو میرفت مام سریع خودمونو بت میرسوندیم
تا رسیدیم به یه برکه ی عمیق
ترس افتاده بود به جونم ، که حالا چیکار کنیم
دیدم که خدا آروم رفت توی برکه و شروع کرد شنا کردن
یکمی فاصله گرفتی
من شنا بلد نبودم ، اومدم لب برکه ، با نا امیدی دستمو میزدم توی آب
بلند بلند شعر میخوندم
خیلی بلند این شعرو خوندم
اونقدری بلند خوندم که از خواب پریدم
راضی ام از جای خود ، چون تو کنارم بوده ایی
ورنه این دنیا خداییش ، ارزش ماندن نداشت
خدایا ببخشید ، میدونم اشتباه کردم ،ولی باید بیشتر هوامونو داشته باشی تیممون خیلی ضعیفه
باید بیشتر کنارمون باشی ،به کمکت بیشتر نیاز داریم
خدایا این بند رو با این توبه نامه داخل قوانین سایت اضاف میکنم
این سایت و برنامه و عقیده ی خنگولستان و خنگولستانی بودن رو
هیچ کسی ، هیچ حقی در موردش نداره ، هر کسی به سهم و تواناییش هر کاری کرده ، کمک بوده به این عقیده
من به سهم خودم ، بقیه به قدری که تونستن
هیچ کسی نمیتونه هیچ محدودیتی برای کمک کردن بقیه و مدیریت داشته باشه
خیلیا کمک کردن و میکنن ، و بی ادعا دارند دل میسوزنن ، کاری که عاقلا نمیکنن
تو این دور و زمونه ایی که برادر برای برادرش قدم بر نمیداره
اینجا آدمایی رو داریم که بی ریا و بی ادعا دارند کمک میکنن برای خوب شدن حال بقیه
برای پیشرفت خنگولستان ، کم نیستند ، خیلی ازین آدما اینجا داریم
ما خنگولستانی هستیم ، یه خونواده ی بزرگ که زیر سایه ی خوده خدا داریم بزرگ میشیم
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
امیدوارم خنگولستان مثله سابق بشه ، و بزرگ بشه
خنگولستان به خودیه خودش هیچی نیست ، خنگولستانئو ادمای داخلش و خدایی که کنارمونه
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
بچوها اگه کسی ازتون با خدا رفیقه حرفامو بش برسونه