دلم میخواست پشت گردنشو با دست چپم بگیرمو و با دست راستم دو تا کف گرگی برم تو صورتش و بعدم با کله بزنم تو دماغ عملیشو و ......اوه اوه چقدر خشن...........نه بیخیال
در رابطه با موضوع تو و کورشه
همچین نیشش باز شد انگار با این گندی که زده باید اسکار هم بهش داد
خوب............ولی......من که حرفامو با خودش زدم و اونم پذیرفته
نه بابا .........شتر در خواب بیند پنبه دانه
میدونم ......خود کورش ازم خواهش کرده حرفای آخرو باهات بزنم
باشه ....بریم
همچین مثل جت راه افتاد که وقتی به کافی شاپ رسیدیم نفس نفس میزدم.........خاک بر سر دو دستی بازومو چسبید
اه ...ولم کن من که فرار نمیکنم
با هم وارد کافی شاپ شدیمو یه جای پرت طبقه دوم نشستیم
خوب
به صورت منتظرش نگاه کردم
خوب بریم سراغ مرحله اول نقشه یعنی مطمئن شدن
از اونجایی که می دونستم فرناز هر چی تو مغز پوکش میگذره تو چشماشم میشه دید گفتم
خوب ما باید اول مطمئن بشیم که تو حامله ای و مهمتر از همه بچه مال کورشه
بدون هیچ ترسی گفت
باشه فردا میریم آزمایش ...........چه میدونم دی ان ای و از این کوفتا
خوب پس واقعا بچه مال کورشه
مرحله دوم مقدمه چینی
خیلی خوب.........خود کورشم قبول داره بچه مال اونه ...اما
اما چی؟
خونوادش بد کوفتاییند
یعنی چی؟
بیچاره کورش دیروز غیر مستقیم به پدرش گفته میخواد با دختر دوست باباهه ازدواج نکنه و یکی دیگه را میخواد ندیدی چه قشقرقی به پا شد
چشمای بابا قوریش را ریز کرد و گفت
مگه باباش میخواد اون با کسه خاصی ازدواج کنه؟
خودمو هیجان زده نشون دادمو گفتم
آره باباش میخواد به زور شوهرش بده....ا نه یعنی زنش بده ...طرفم از این خر پولاس که
گارسون وسط حرفم پرید و در حالی که نیشش تا بناگوشش باز بود گفت
سلام ملی خانم چی سفارش میدین
خاک تو سر این بچه ها کنند از بس تو این کافی شاپ کوفتی اسممو بلند بلند صدا کردند اینم فهمیده..........جدی نگاش کردمو گفتم دو تا آب پرتقال ............از فرنازم نظر نپرسیدم اصلا کارد بخوره تو شکمش
گارسون رفت و من دوباره رفتم تو دور خالی بندی
آره ...میگفتم ....دختره دختر شریک باباشه فکر نکن مالیه ها خیلیم بیریخته ولی تا دلت بخواد خونه و ملک داره
کورشم دوسش داره؟
نه بابا مگه کورش آدمه که کسیو دوس داشته باشه اون فقط فکر ارثه باباشه آخه باباش گفته اگه با محبوبه.....همون دختر پولداره دیگه ........ازدواج نکنه از ارث مرث خبری نیست و کورش باید بره گدایی؟
نه بابا
جون شما
پس من چی .....یعنی تکلیف منو این بچه چی میشه
آخ نگو که جیگرم برای مظلومیت تو یکی کباب شد .............پرو
مرحله سوم تیر خلاص
فرناز من طرف توم هر چی باشه ما هم جنسیم ، منم چند بار موقعیت حالای تو را داشتم
( البته به گور بابام خندیدم اگه همچین گ.ه هایی بخورم )
به نظر من که حقتو ازش بگیر و خودتم از شر این بچهه خلاص کن
با ناراحتی نگام کرد و گفت
چطوری؟
به راحتی برو بهش بگو 30 ملیون بده تا بچه را سقط کنم و بعدم برو بچه را بنداز و با پولتم یه حال اساسی کن
اما آخه من کورشو دوس دارم
ای خاک تو سرت دو ساعته دارم فک میزنما
گارسون سفارشا را آورد و من یه نفس تا ته لیوانو سر کشیدمو و فرناز هم فقط به دستاش خیره شده بود
فرناز جون عشق و عاشقی کیلو چند ........وقتی باباش از ارث محرومش کرد با این پسر تن پروری هم که من میبینم باید بری کلفتی تا از گشنگی نمیری
وای خدا اگه کورش بفهمه پشت سرش چی گفتم خفم میکنه
از من گفتن بود تو با کورش به هیچ جا نمیرسی
(چرا به یه جا میرسی به کجا؟ خونه پدر پسر شجاع...اوا خاک بر سرم اون که زن داره ای فرناز شوهر دزد)
مرسی از راهنماییت من میخوام یکم فکر کنم
باشه گلم .........فکراتو بکن
از جاش بلند شد و گفت:من میرم خونه کلاسو نمیام
اکی
حالا نه اینکه حضور نداشته باشه بار علمی کلاس کم میشه
بای
های...آخ جون رفت و آب میوه را هم نخورد ....................کوفتم خورد دختره چشم سفید
آب پرتقالو خوردمو سریع خودمو به کلاس رسوندم .....وای خدا بازم سهرابی رفته سر کلاس و من دیر رسیدم