امروز ناهار آبگوشت داشتیم
طبق معمول منو و داداشم سر استخون قلم ، دعوامون شد !
… مامان از تو آشپزخونه داد میزنه :
چتونه خونه رو گذاشتید رو سرتون
مگه شما سگید که بر استخون دعوا میکنید ؟
صد بار گفتم استخونا برا باباتونه
:khak: :khak:
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
بدترین شکست عشقی عمرمو کلاس سوم خوردم
که فهمیدم جایزه ها رو مامانم می خریده می داده به معلما
*gerye* *gerye*
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
میدونید سریع ترین راه به چنگ آوردن قلب یک مرد چیه ؟ پاره کردن سینه اش با یک کارد آشپزخانه
*mahi* *mahi*
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
یعنی اینقدی که پسرا به موهاشون میرسن، اگه به یه بوته شلغم رسیده بودن الان هلو می داد!
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
یه بار واسم نامه رسید بعد نامه رو باز کردم
و هرچی منتظر شدم مثل تو فیلما نویسنده ی نامه
با صدای خودش نامه رو واسم بخونه نخوند !
لحظه ی سختی بود تمام باورهام فروریخت
*ey_khoda* *ey_khoda*
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
ﯾﻪ ﺍﺳﻤﺲ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﻀﻤﻮﻥ
” ﺳﻼﻡﺷﻤﺎﺭﻩ ﺍﺕ ﺍﺯ ﮔﻮﺷﯿﻢ ﭘﺎﮎ ﺷﺪﻩ ﯾﻪ ﺗﮏ ﺑﺰﻥ ﺷﻤﺎﺭﺕ ﺭﻭ ﺳﯿﻮ ﮐﻨﻢ “
ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻭ ﺑﺮﺍ ﻧﺼﻒ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎﯼ
ﺩﻓﺘﺮﭼﻪ ﺗﻠﻔﻨﻢ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﮐﺮﺩﻡ
ﺗﺎ ﺍﻻﻥ ۹۷ ﺗﺎ ﻣﯿﺴﮑﺎﻝ ﺩﺍﺷﺘﻢ |-:
ﯾﻨﯽ ﺁﯼ ﮐﯽ ﯾﻮﯼ ﻣﻮﺯ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮﻩ
*ey_khoda* *ey_khoda*
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
یه جایی خوندم باید یه سنگ بندازی تو رابطه ت
تا ببینی چقد عمیقه. هیچی دیگه منم انداختم
یعنی عمق سینک ظرفشویی از عمق رابطه مون بیشتر بود
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
هیچ لذتی بالاتر از این نیست که :
به بچه ۲ ، ۳ ساله بگی مامانتو گرگ خورد
*shadi* *shadi*
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
تغییرات چهره در توالت !
> _<
o_-
o_0
O_O
^__^
.
.
*amo_barghi*
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
روباه به کلاغ : چه سری چه دمی، یه آواز بخون
کلاغ پیتزا زد زیر بغلش و گفت :
آن موقع که گولم زدی کلاس دوم بودم الان لیسانسم !
روباه میگه: میبینم پیر شدی پروبالت ریخته
کلاغ تا بالهاشو باز میکنه پز بده پیترا میفته !
روباهه پیتزا رو برمیداره میگه :
اوسگل اون موقع منم سرباز معلم بودم حالا استادم
**♥** **♥**
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
یارو به امریکاییه میگه اسمت چیه ؟ میگه وات هستم . جیمز وات.
امریکاییه میگه تو اسمن چیه ؟ یارو میگه باس هستم . عب باس
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
یادش بخیر یه زمانی تلویزیون تبلیغ سس و رب رو میکرد و بعد میگفتن :
هزاااااااااااار سکه تمام بهار آزادی دو هزااااااااار نیم سکه…
الان دستمال توالت هم نمیتونن جایزه بدن
*LoL*
○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○ ○
داشتم تو اتوبان میرفتم دیدم یه بچه ای رو موتور خوابش برده بود
و داشت می افتاد باباش هم اصلا حواسش نبود.
رفتم کنارش هر چقدر بوق میزدم نمی فهمید.
آخرش رفتم جلوش و سرعتمو کم کردم تا ایستاد بهش گفتم :
پس چرا حواست به بچه ات نیس ؟؟؟
یدفعه دو دستی زد تو سرشو گفت :
اصغر پس ننت کوووووووو؟؟!!!!
*hazyon* *hazyon*