♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
میگن: عمرِ رفاقت وقتی از هفت سال بگذره دیگه اون ادم برات رفیق حساب نمیشه
جزوِ خانواده ت میشه
کاسه و لیوانتون یکی میشه
از هرخیابون و کافه و دورهمی
خاطره دارید
تا دلتون بخواد به ادمهایِ شناسِ اشتراکی که باهام داشتین خندیدین و غیبت کردین
تو بد و خوبِ هم حالا چه کم چه زیاد سهیم بودین
ولی امان از اون رفاقت هایی که تاریخ انقضا دارند
از اون دوستی هایی که تاوان دارند
یهویی تو خیابون همو میبینین نمیشناسین
تو دوستی های مشترکتون وقتی اسمش میاد خودتون و میزنین کوچه علی چپ که انگار حرمتی شکسته نشده و کدورتی شکل نگرفته
که سهمِ یه رفاقتِ چندین ساله فقط یه آه برایِ خاطرات باشه
که دیگه بود و نبودت فرقی نمیکنه
امان از وقتی که بعد چندین سال به خودت میای و میبینی جز جاده یِ یه طرفه یِ خاکی هیچی نمونده
رفاقت هایی که بر پایه معرفت باشه تاوانِ گزاف و سنگینی داره
فرگل مشتاقی