*oOoOoOoOoOoO*
کنار علقمه محشر بپا شد
امید خیمه ها آخر فدا شد
علم افتاد بر رویِ زمینُ
دو دست ساقی از پیکر جدا شد
برادر غرق خونه ، برادر نیمه جونه
برادر کاکولش آتش فشونه
برادر مَرده مَرده ، برادر مَرده درده
هنوز تو خیمه میگن بر میگرده
اگه سردار من سقا نمیشد
حریفی روبروش پیدا نمیشد
اگر بودش قد من تا نمیشد
پای دشمن به خیمه وا نمیشد
برادر ناامیده به خاک و خون تپیده
علم افتاده با دست بریده