فرزند كمتر، زندگي بهتر؛ حالا بر عكس!!

غني كرد در فردو آهنگري؛ به بادش دهد در ژنو مسگري

گره اي كه با دست باز ميشه رو با كليد باز نمي كنن

يارانه نقد، به از بيمه نسيه

دو صد حرف چون نيم يارانه نيست

هر كي يارانه ميگيره، پاي لرزشم مي شينه

گذر يارانه بگير به بانك ميفته

هر كه بامش بيش، وامش بيشتر

«خواستن» «نيازمند بودن» است

هنوز دو مرحله و نيم هدفمنديش هم باقيه!

مردي نبُوَد اگر غني پول نخواست ؛گر منصرفِ نيازمندي مردي

در انصراف حاجت هيچ استخاره نيست

در بي تدبيري بسي اميد است

مار از پونه بدش ميومد، نشريه پونه رو توقيف كرد.

عاقبت يارانه بگير سبدگير مي شود.

موش تو سوراخ نمي رفت، ماليات بر ارزش افزوده ازش گرفتند