دوست دارم در شب ديدارِ ماه
با تو بنشينم لبالب ، گاه گاه

دوست دارم با تو باشم تا سحر
چون غزل باشي و من چون اشك و آه

دوست دارم شب نشيني با تو را
فارغ از هر زخم و نفرين و گناه

دوست دارم با تو گويم راز دل
تا تو باشي مَحرم و ديوان راه

دوست دارم در تبِ آغوش من
چون سحر منجي شوي ، شب را پناه

دوست دارم هر شبِ وصل سحر
عطر آغوش تو گيرم تا پگاه

دوست دارم نازنين چشم تو را
چَشم شويم در نگاهت از نگاه

♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪

* كيارمين_فرجام *