@~@~@~@~@~@

یاد گرفتن زبان انگلیسی رو همون روزی با پوست و گوشت و استخون و بقیه اعضای بدنم لمس کردم که به یه مغازه الکتریکی رفتم و به فروشنده گفتم: آقا، واک‌بند سونی دارید؟

خب وقتی یه نفر «واک‌من» رو بگه «واک‌بند» شما جای اون فروشنده عزیز باشید چکار می‌کنید؟

ایشون هم همین کاری که توی ذهن شماست رو انجام داد و یه «واک‌من سانی!» به ما فروخت
یعنی
SONY‌
را روی اون
SUNNY
نوشته بودند و یه مارک «آدیداس» هم روی واک‌بند گذاشته بودن. یعنی خواستم بگم که در کنار یادگیری زبان انگلیسی، بنده جزو اولین کسانی هستم که از اجناس چینی ضربه خورده‌ام

نوار ستار می‌ذاشتیم، صدای چنگیز حبیبیان از واک‌بند میومد. بی‌معرفت نکرده بود باطری‌هایی که به ما می‌اندازه رو لااقل سونی بذاره، اونا هم سانی بودن

خلاصه با کلی خوشحالی واک‌بندرو جاسازی کردم و بردم مدرسه تا به همکلاسی‌هام نشون بدم که نفر اول نه نفر دوم تا واک‌بند رو دید زد زیرخنده و گفت: اوشکول! اولا این واک‌منه نه واک‌بند! دوما این مارکش سانیه، نه سونی

عصبانی شدم و برگشتم خونه به بابام جریان رو گفتم. اول یه دونه زد پس گردنم که تو غلط کردی درس و مشقت رو ول کردی رفتی «واک‌مند» خریدی
دوما خیلی بیشتر غلط کردی که «واک‌مندت» رو بردی مدرسه به بقیه نشون بدی

خلاصه خودش واک‌من را برداشت و استفاده کرد
چند روز بعد یه پس‌گردنی دیگر هم زد و گفت:‌ اینکه سونی نیست! هِی میگم تابستونا برو کلاس زبان، واسه همینه

@~@~@~@~@~@

❇فریور خراباتی❇