ﮐﺎﺵ ﭼﻮﻥ ﭘﺎﯾﯿﺰ ﺑﻮﺩﻡ
ﮐﺎﺵ ﭼﻮﻥ ﭘﺎﯾﯿﺰ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻭﻣﻼﻝ ﺍﻧﮕﯿﺰ
ﺑﻮﺩﻡ.
ﺑﺮﮔﻬﺎﯼ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯾﻢ , ﯾﮑﺎﯾﮏ ﺯﺭﺩ ﻣﯽ ﺷﺪ …
(بیشتر…)
ﮐﺎﺵ ﭼﻮﻥ ﭘﺎﯾﯿﺰ ﺑﻮﺩﻡ
ﮐﺎﺵ ﭼﻮﻥ ﭘﺎﯾﯿﺰ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻭﻣﻼﻝ ﺍﻧﮕﯿﺰ
ﺑﻮﺩﻡ.
ﺑﺮﮔﻬﺎﯼ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯾﻢ , ﯾﮑﺎﯾﮏ ﺯﺭﺩ ﻣﯽ ﺷﺪ …
(بیشتر…)
گاه می رویم تا برسیم ، کجایش را نمیدانیم ، فقط میرویم تا برسیم
بی خبر از آن که همیشه رفتن راه رسیدن نیست
گاه برای رسیدن باید نرفت.باید ایستاد و نگریست
باید دید. شاید رسیده ای و ادامه دادن فقط دورت می کند
باید ایستاد و نگریست به مسیر طی شده
گاه رسیده ای و نمی دانی
و گاه در ابتدای راهی و گمان می کنی رسیده ای
مهم رسیدن نیست ، مهم آغاز است
که گاهی هیچ وقت نمی شود
و گاهی می شود بدون خواست تو
زندگی ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻭﺳﻌﺖ ﺧﻮﯾﺶ
ﻣﺤﻔﻞ ﺳﺎﮐﺖ، ﻏﻢ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﺣﺎﺻﻠﺶ ﺗﻦ ﺑﻪ ﻗﻀﺎ ﺩﺍﺩﻥ ﻭ ﺍﻓﺴﺮﺩﻥ
ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﻭﻫﻮﺱ ﺩﯾﺪﻥ ﻭ ﻧﺎﺩﯾﺪﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺟﻨﺒﺶ ﻭ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﺷﺶ ﻭ ﺭﺍﻫﯽ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ
ﺍﺯ ﺗﻤﺎﺷﺎﮔﻪ ﺁﻏﺎﺯﺣﯿﺎﺕ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ
ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ.
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﭼﻮﻥ ﮔﻞ ﺳﺮﺧﯽ ﺍﺳﺖ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺧﺎﺭ ﻭ
ﭘﺮ ﺍﺯ ﺑﺮﮒ ﻭ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻋﻄﺮ ﻟﻄﯿﻒ،
ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﮔﺮ ﮔﻞ ﭼﯿﺪﯾﻢ،
ﻋﻄﺮ ﻭ ﺑﺮﮒ ﻭ ﮔﻞ ﻭ ﺧﺎﺭ،ﻫﻤﻪ ﯼ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ
ﯼ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻫﻤﻨﺪ
ﺳﻬﺮﺍﺏ ﺳﭙﻬﺮﯼ
متاب ای ماه امشب،تا نبینم صبح فردا را
ببار ای اشک تا دریا کنم دامان صحرا را
بریز ای اسمان خون جای باران بر زمین امشب
(بیشتر…)
ای که دل ها همه از داغ غمت غمگین است
وی که از خون تو صحرای بلا رنگین است
نرود یاد لب تشنه ات از خاطره ها
هر که را مینگرم از غم تو غمگین است
زان فداکاری و جانبازی مردانه تو
به لب خلق جهان تا به ابد تحسین است
نازم آن همت والا که تو را بود حسین
(بیشتر…)