—————–**–

روزی هارون الرشید بهلول را احضار کرد و گفت: خوابی دیده‌ام، می‌خواهم تعبیرش کنی

بهلول گفت: چیست ؟

خلیفه گفت: خواب دیدم به جانور ترسناکی تبدیل شده‌ام و نعره زنان به اطراف خود هجوم می‌برم و آنچه از خرد و کلان در سر راه خود می بینم درهم می‌شکنم و می‌بلعم
بگو تعبیرش چیست؟

بهلول گفت: من تعبیر واقعیت نمی دانم، فقط خواب تعبیر می کنم

—————–**–