دربعضی طوفانهای زندگی، کم کم یاد میگیری که نباید توقعی داشته باشی مگر ازخودت
متوجه میشوی بعضی را هرچند نزدیک، اما نباید باور کرد
متوجه میشوی روی بعضی دوستان هر چند صمیمی، اما نباید حساب کرد
و اینست زندگی ما که فقط باید متکی به خود باشیم
زانو بغل کرده ولی انگار خوابیده
یا از نفس افتاده یا اینبار خوابیده
بر خشت خوابیدن برایش کار سختی نیست
طفلی که تا دیشب به روی خار خوابیده
استاد علی اکبر لطیفیان
یادت باشه دوست من هر وقت در زندگی به جاهایی رسیدی که مشکلاتت خیلی زیاد شد، بدون قراره یه مرحله بری بالاتر، البته به شرط اینکه مشکلاتت رو حل کنی
آبشار هم باتمام زیبایی و اقتدارش برای رسیدن به مقصود فرو میریزد. گاهی باید در خود شکستن را تجربه کرد، تا به دریا رسید
طوری زندگی کن که دشمنانت از افتادنت هم بترسند، کاری کن بدانند بعد از هر بر خواستن، قدمهایت محکم تر از قبل می شوند
هر 60 ثانیه را که با عصبانیت و ناراحتی بگذارنی، از دست دادن یک دقیقه از خوشبختی و آرامش است که دیگر به تو باز نمی گردد مراقب باش
در میان تمام ایمان هایی که وجود دارند، اولین ایمانی که شکست خورده ها از دست میدهند،ایمان به خودشان است. به خودت ایمان داشته باش تا انسانی موفق شوی
اگر با هر سقوطی زندگی معنای خود را از دست می داد، هرگز دانهای به لانه مورچه ای نمی رسید
گاهی با یک اشتباه کوچک، شاهد اثرات بزرگ و غیرقابل جبران خواهیم بود، مراقب اشتباهات خود باشیم
زندگی همیشه عالی نیست مشکلات پایان زندگی نیست اما شروع یه زندگی متفاوتند
بزرگ فكر كن، بزرگ باور كن، بزرگ عمل كن، و نتيجه هم بزرگ خواهد بود
در هیاهوی زندگی دریافتم هیچ چیز ارزش غصه و ناراحتی ندارد دریافتم کسی هست که اگر بخواهد می شود و اگر نخواهد نمی شود به همین سادگی
بازیگرزندگی باشیم
نه بازیچه آن
یادت باشد
قبل ازپروازدربیرون
دردرون خودت پروازکن
از یاد مبر
وقتی«چلچله ها»برایت آواز می خوانند
فرصتی به «کلاغ » نده تابرایت قارقارکند
وقتی میگم هيچكس، يعنی دقيقا هيچكس
روزای زيادی بايد بگذره تا آدم قانع بشه فقط خودش هست و خودش. تا باورش بشه از بقيه بهجز يه اسم و چندتا خاطرهی كوچيك چيزی براش نمیمونه
بيست سال! چهل سال! هفتاد سال زندگی، فقط برای تلمبار كردن اسم روی اسمه. برای جايگزين كردن خاطره جای خاطره. اما حاصل جمع همشون میشه صفر
يه روز میشينی عمرت رو ورق میزنی
سير تا پيازت رو واسه خودت تعريف مي كنی
اينجاس كه میفهمی، چقدر برای «هيچكس» نگران شدی
چقدر برای «هيچكس» غصه خوردی
چقدر برای «هيچكس» دلتنگ شدی
چقدر برای «هيچكس» دعا كردی
چقدر با تمام وجود براي «هيچكس» بودی
یه روز به خودت ميای و به اطرافت نگاه میكنی.. «هيچكس» نيست
دقيقا هيچكس
پویا جمشیدی
غمگین نشو
وقتی کسی تلاشت را نمیبیند
و هنرت را درک نمی کند
طلوع خورشید
منظرهای تماشایی است
اما بیشتر مردم
همیشهی خدا
آن موقع صبح
خواب هستند
جان لنون
میخندی
بخند خیالی نیست
اما لعنتی کجای گریه هام خنده داشت
من تمام لحظه هایی که
میتوانستم برای خودم باشم
به تو فکر کردم
نفهم ترین عضو بدن
قلب
❤
هیچی دیگه امیدوارم حال و هوای دلتون پاییزی نباشه