‍ آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد
کاسه‌ی صبرم از این دیر آمدن لبریز شد

تیر دیوانه شد و مرداد هم از شهر رفت
از غمت شهریورِ بیچاره حلق‌آویز شد

مهر با بی‌مهری و نامهربانی می‌رسد
مهربانی در نبودت اندک و ناچیز شد

بی‌تو یک پاییز ابرم، نم نمِ باران کجاست؟
بی‌تو حتی فکر باران هم خیال‌انگیز شد

کاش می‌شد رفت و گم شد در دل پاییز سرد
بوی باران را تنفس کرد و عطرآمیز شد

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد..

♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪

❇فرهاد شریفی❇