—————–**–

ملا شترى اجاره كرد تا به سفر برود. او بر شتر سوار شد و صاحب شتر افسار شتر را گرفت و براه افتادند. در راه، شتربان زیر لب و گاهى هم بلند ملا را مسخره می‏كرد. بین راه به کاروانی رسیدند. شخصى این صحنه را دید

به ملا گفت: آیا می‏دانى و می‏شنوى كه شتربان چه میگوید؟

گفت: بله

پرسید: پس چرا از خود عكس العملى نشان نمی‏دهى؟

گفت: اگر او مرا به مقصد میرساند و مسیر درست است، این حرف‏ها مهم نیست، هرچه میخواهد بگوید

—————–**–

#ملانصرالدین❇