—————–**–

جهانگردی به دهکده ای رفت تا زاهد معروفی را زیارت کند و دید که زاهد در اتاقی ساده زندگی می کند

اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز و نیمکتی دیده می شد

جهانگرد پرسید: لوازم منزلتان کجاست؟

زاهد گفت: مال تو کجاست؟

جهانگرد گفت: من اینجا مسافرم

زاهد گفت: من هم

—————–**–

دوستان نامه جدید گلورینا منتشر شده، بخاطر دیر به دیر نوشتنِ نویسنده یجورایی داستان بیمزه شده از نظر من… گلورینا رو ادامه بدیم یا نه؟