من محبت میفروشم، تو محبت میخری ؟
خسته از تنهاییم، من را به همره میبری ؟
شاعری هستم شکسته، مونس من دفترم
دفترم را میفروشم، شعرهایم میخری ؟
گاه گاهی گریه کردم، در میان شعرها
اشکهایم میفروشم، اب دیده میخری ؟
کاسه صبرم شده لبریز، از نامردمی
صبر هم من میفروشم، تو آیا میخری؟
زخم خنجر یادگاری، داده است دوست
یادگاری میفروشم، زخم خنجر میخری ؟
من ندارم هیچ در دست، کلبه ای ویرانه ام
راستی هرگز نگفتی، دست خالی میخری ؟
بیکَسَم، تنها رفیق من شده این خاطرات
خاطراتم میفروشم، تو گذشته میخری ؟
میشود من را به مهمانی بری بر آسمان
زندگانی میفروشم، عمر باقی میخری ؟
* ناشناس *
هر چه میخواهد دل تنگت بگو