—————–@*–

موسى ع کسى است که مناجات با تو را با همه دنیا عوض نمى کند، او مى داند که ارزش یک لحظه سخن گفتن با تو چقدر است، او وقتى در مقابل تو مى ایستد و راز دل با تو مى گوید لذّتى را تجربه مى کند که همه دنیا در مقابل آن هیچ است، پس چه شده است که او سکوت کرده است و با تو سخن نمى گوید؟

تو راز موسى(ع) را مى دانى. تو به همه چیز آگاه هستى، امّا دوست دارى که علّت این کار را از زبان خود موسى(ع) بشنوى

: پس خطاب مى کنى

اى موسى! چرا با من سخن نمى گویى؟ چرا حرفى نمى زنى؟ چه شد آن مناجات هاى تو؟

خدایا! من روزه هستم و دهانم بو مى دهد. من مى خواهم صبر کنم تا افطار کنم و غذایى بخورم، دهانم خوشبو شود، آنگاه با تو سخن بگویم

اى موسى! مگر خبر ندارى که من بوى دهان روزه دار را بهتر از هر بویى دوست دارم. براى من، بوى دهان روزه دار از هر عطر و گلابى خوشبوتر است. متن

—————–@*–

بحار الأنوار ج 13 ص 345❇

❇قسمتی از کتابِ تا خدا راهی نیست