user_send_photo_psot

* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *

میز کوچک دو نفره
با پارچه ی چهارخانه ی قرمز
فکرش را بکن ، خوب نمی شد ؟!؟

کنار پنجره ای رو به خیابانی آبی
و دو فنجان که همیشه روی آن بود

شب هایی که باران می آمد می نشستیم، قهوه ای می خوردیم
و من هزار سال برایت داستان می گفتم

فکرش را بکن ، خوب نمی شد ؟

*-*-*-*-*-*-*-*-*-*