گفت : اوسا ؟
.
.
.
گفتم جونم ؟
.
.
.
پرسید : چطو میشه وقتی یهویی یکیو از دست می دیم انقد ناراحت می شیم ؟ مشکل چیه اوسا ؟
.
.
.
گفتم : ما ‏بیشتر وقت ها آدما رو کم کم از دست می دیم، فقط مشکل اونجاست که « یهویی » می فهمیمش

♦♦—————♦♦