user_send_photo_psot

♦♦—————♦♦

دختر: خدایا دلم شکسته
خدا: میدونم… ببخشش

دختر: اخه خداجونم اشکامو نیگاه
خدا: میبینم.. ببخشش

دختر: خدا جونم قلبم درد میکنه اخه
خدا: منم احساس میکنم… ببخشش

دختر: نیگاه کن بغض کردم
خدا: میدونم… ببخشش

دختر: خدایا ببین چه قدر داغونم
خدا: میدونم ببخشش

دختر: خدایا اخه بدجور ناراحتم
خدا: میدونم… ببخشش

دختر: خدایا ببین چه قدر درد میکشم
خدا: احساس میکنم… ببخشش

دختر: چرا خدا؟
خدا: اخه اگه نبخشیش با خشم من روبرو میشه

دختر: باشه.. میبخشمش
خدا: ازته قلبت؟
دختر: خداجونم من دیگه قلبی ندارم… نیگاه وقتی رفت قلبمو زیر پاهاش خرد کرد

خدا(درحالی که چشم هایش خیس میشود) میبینم… حالا دیگه من نمیبخشمش

اگر چشمی را گریاندی بترس… بترس از وقتی که درمیان هق هق شبانه اش خدارا صدا میزند
گاهی ما ادمها انقدر سنگ میشویم که قلب شیشه ای اطرافیانمان را نشانه میگیریم این را فراموش نکن که هرگز نمیتوانی احساس کسی را درک کنی
اگر درهنگام بی نیازی کسی را که قبلا به او نیاز داشتی ترک کردی درهنگام بدبختی به او نیاز مند میشوی

♦♦—————♦♦