khengoolestan_zod_dir_mishavad_15_khordad_1396

♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥

مردی که همسرش را دفن می کرد سر مزارش با چشم های اشکبار کنار روحانی ایستاد
زیر لب می گفت : دوستش داشتم
روحانی سرش را تکان می داد

یعنی…واقعا دوستش داشتم

مرد یک مرتبه زد زیر گریه

“اما…فقط یک بار آن را به او گفتم”

کاش تا دیر نشده دوستت دارم هایمان را خرج کنیم