به یکجایی از زندگی که رسیدی ، می فهمی
بزرگ ترین مصیبت برای یک انسان اینه که نه سواد کافی برای حرف زدن داشتهباشه نه شعور لازم برای خاموش ماندن
به یکجایی از زندگی که رسیدی ، می فهمی
مهم نیست که چه اندازه می بخشیم بلکه مهم اینه که در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود داره
به یکجایی از زندگی که رسیدی ، می فهمی
شاید کسی که روزی با تو خندیده رو از یاد ببری ، اما هرگز اونی رو که با تو اشک ریخته ، فراموش نکنی
به یکجایی از زندگی که رسیدی ، می فهمی
توانایی عشق ورزیدن؛ بزرگترین هنر دنیاست
به یکجایی از زندگی که رسیدی ، می فهمی
اگر بتونی دیگری را همونطور که هست بپذیری و هنوز عاشقش باشی ؛ عشق تو کاملا واقعیه
به یکجایی از زندگی که رسیدی ، می فهمی
همیشه وقتی گریه می کنی اونی که آرومت میکنه دوستت داره اما اونی که با تو گریه میکنه عاشقته
به یکجایی از زندگی که رسیدی ، می فهمی
کسی که دوستت داره ، همش نگرانته. به خاطر همین بیشتر از اینکه بگه دوستت دارم میگه مواظب خودت باش
هر چه میخواهد دل تنگت بگو