فردی سراغ گردوفروشی رفت و گفت:میشود همه گردو هایت را رایگان به من بدهی؟
گردو فروش با تعجب به او نگاه کرد و چیزی نگفت
مرد دوباره پرسید: میشود یک کیلو گردو مجانی به من بدهی؟
و باز با سکوت مواجه شد
پس خواهش می کنم دست کم یک گردوی مجانی به من بده
او آنقدر اصرار کرد تا یک گردو گرفت. و دوباره اصرار بر اصرار تا توانست سه گردوی رایگان از گردو فروش بگیرد
گردو فروش بلاخره عصبانی شد وگفت: اینگونه می خواهی یکی یکی گردو هایم را تصاحب کنی؟
مشتری سمج گفت: راستش می خواستم درسی به تو بدهم. عمر و زندگی ما نیز چنین است، اگر به تو بگویم همه عمرت را به من بفروش تو این کار را نمی کنی ولی روز های زندگیت را یکی یکی از دست میدهی و تا به خودت بیایی عمرت از کفت رفته
زندگی کوتاه است و زمان به سرعت میگذرد
نه تکراری… نه برگشتی
پس از هر لحظه زندگی لذت ببرید
7 سال پیش
عااالی...مرسی فرنیک جون
7 سال پیش
قشنگ بود
7 سال پیش
زیبا بود
7 سال پیش
عالیه
7 سال پیش
ازلحظه به لحظه ی
زندگیتون لذت ببرید
هر چه میخواهد دل تنگت بگو