اشک چیست؟
این واژه ی سه حرفی که غوغا می کند ؛ واژه ای که تنها سه نقطه دارد اما می تواند دنیا را دگر گون سازد
می تواند زخم های دلم را تسکین دهد
می تواند همدم تنهایی هایم باشد
می تواند بالش شب هایم را خیس خیس کند و می تواند قلبم را شرمنده کند
آری می تواند شرمنده کند این قلب ساده ام را که زود قضاوت کرد ؛ اشک قلبم را محکوم به سادگی کرد . محکوم به تنهایی ، محکوم به سکوت
باید بگویم اشتباه می کردم ؛ اشک سه حرف ندارد خیلی حرف دارد
حرف هایی که خیلی وقت است در دلم مانده و اما من نقاب بی تفاوتی بر چهره ام زدم ؛ نقابی از شادی از لبخند اما کسی نمی داند در دلم چه می گذرد
چه چیز هایی که دیدم و نبریدم. چه حرف ها که شنیدم و سکوت کردم و چه زجر ها که کشیدم و دم نزدم
اشک با آمدنش نیمه ی پر لیوان را به من نشان داد.اشک با آمدنش به من فهماند که ساده بودم و بچگی کردم
به من فهماند که خوب نشناختمش
و از همه مهم تر به من فهماند که ارزشش را نداشت ؛ آری هیچ کس ارزشش را ندارد حتی او
و قطره ی آخر . . . به من فهماند که تنها کاری که من در آن ماهرم نابود کردن خودم است
و زمزمه های پایانی . . . محکم باش و دم نزن
زندگی ادامه دارد
دوستان این متنی که ملاحظه کردید هم خودم نوشتم امید وار هستم خوشتون اومده باشه و نظرتان هم درباره نوشتم بدید
* داریوش ابراهیمی *
8 سال پیش
عالی بود داریوش ؛ بیسته بیسته
8 سال پیش
وقتی میخوندمش یاده این شعر افتادم
~~~~~~~~~~
نشان روی تو جستم به هر کجا که رسیدم
ز مهر در تو نشانی ندیدم و نشنیدم
***
چه رنجها که نیامد برویم از غم رویت
چه جورها که ز دست تو در جهان نکشیدم
***
هزار نیش جفا از تو نوش کردم و رفتم
هزار تیر بلا از تو خوردم و نرمیدم
*خواجوی کرمانی*
8 سال پیش
عالی بود دمت گرم
8 سال پیش
اول بگو چند سالته تا متناسب با سنت راهنماییت کنم
8 سال پیش
فووووووق العااااده بود
8 سال پیش
آفریون به به
8 سال پیش
من که نفهمیدم بازم قشنگ بود
8 سال پیش
اول بگو چند سالته تا متناسب با سنت راهنماییت کنم
چهارده
8 سال پیش
تو رو نگفتم داریوش و گفتم ک بدونم چجور راهنماییش کنم
8 سال پیش
چهارده
عه خاطره جون همسنیم باهم
8 سال پیش
عالی بود دمت گرم
مرسی
8 سال پیش
وقتی میخوندمش یاده این شعر افتادم
~~~~~~~~~~
نشان روی تو جستم به هر کجا که رسیدم
ز مهر در تو نشانی ندیدم و نشنیدم
***
چه رنجها که نیامد برویم از غم رویت
چه جورها که ز دست تو در جهان نکشیدم
***
هزار نیش جفا از تو نوش کردم و رفتم
هزار تیر بلا از تو خوردم و نرمیدم
*خواجوی کرمانی*
شعر قشنگی بود
8 سال پیش
آفریون به به
ممنون
8 سال پیش
فووووووق العااااده بود
مرسیییی
8 سال پیش
عالی بود دمت گرم
مچکر
7 سال پیش
خیلی قشنگ بوود
هر چه میخواهد دل تنگت بگو