یکی بود یکی نبود
این داستان زندگی ماست، همیشه همین بوده. یکی بود یکی نبود، در اذهان شرقی مان نمی گنجد با هم بودن، با هم ساختن
برای بودن یکی ، باید دیگری نباشد
هیچ قصه گویی نیست که داستانش این گونه آغاز شود ، که یکی بود ،دیگری هم بود
همه با هم بودند، و ما اسیر این قصه کهن، برای بودن یکی، یکی را نیست می کنیم از دارایی، از آبرو، از هستی
انگار که بودنمان وابسته نبود دیگریست هیچ کس نمیداند، جز ما
هیچ کس نمی فهمد جز ما و آن کس که نمی داند و نمی فهمد، ارزشی ندارد، حتی برای زیستن. و این هنری است که آن را خوب آموخته ایم هنر نبودن دیگری
7 سال پیش
عالی
7 سال پیش
عالی بود
7 سال پیش
عالی
چاکرم
7 سال پیش
عالی بود
قربانت
7 سال پیش
عالی بود
7 سال پیش
هیچ کس نمیفهمد جز ما وآنکس که نمیداند و نمیفهمد ارزشی ندارد حتی برای زیستن....خیلی خوبه بهار جان آفرین !
7 سال پیش
هیچ کس نمیفهمد جز ما وآنکس که نمیداند و نمیفهمد ارزشی ندارد حتی برای زیستن....خیلی خوبه بهار جان آفرین !
قربونت
7 سال پیش
عالی بود
مخلصم
هر چه میخواهد دل تنگت بگو