روزی اگر یادم کنی

یا مرگ جسم منست یا مرگ روح من

من میخوام بگم از تنهایی از ترس هوس

من از ترس تنهایی پناه آوردم به هوس که چی اون هوس شد بازی با نفس

اره همون نفس … که به همه نفس میاد

حالا افتاده ، به هوس

هوس عشق . . . این عشق نفس شده یه قفس

برا رسیدنش باید از خود گذشت

دلگرفت واسه نفس

اما چون نفس ، خودش نبود
شده بود هوس چون تنها بود

چون همه کسش مرده بود

با دیدن اون هوس..دلش قلبش پرکشید اما

اگه اون عشق اون هوس بدونه اون کیه هیچ وقت اونو نمیخواد

منم اون گمگشته که دلربایه همه شدم اما الان چون افسونگر پناهنده به یه دل شدم

♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥

دلنوشته sh

من تازه شروع کردم.. اگه خوبه یا بده بگین