️روزی یکی از اشخاص از خود راضی در غیاب ولتر، نویسنده و فیلسوف شهیر فرانسوی، به دیدنش رفته بود. بر خلاف انتظار، دید که وضع اتاق او بسیار درهم و آشفته بوده و گرد و خاک زیادی روی میز تحریرش نشسته است
مرد ازخودراضی از فرط ناراحتی با انگشت خود روی همان میز گردآلود نوشت: «خر» و اتاق را ترک کرد
فردای آن روز تصادفاً ولتر را در خیابان دید و گفت دیروز خدمت رسیدم تشریف نداشتید.
ولتر با نگاهی به او گفت: بله، کارت ویزیت شما را روی میز تحریر دیدم
8 سال پیش
دمش گرم
هر چه میخواهد دل تنگت بگو