رفته بودیم خارج ، بعد دو تا دختر ایرانی بودن میخواستن تو ساحل لباس عوض کنن
.
.
.
.
مادرشون حوله رو گرفت سمت ما ، به سمت خارجیا لخت شدن

بیگانه پرستی بیداد میکنه

* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *

این مجری های بی بی سی چقدر صمیمی هستن
جلوی دوربین همدیگه رو با اسم کوچیک صدا میزنن
.‌
.
‌.
مثل این میمونه وسط اخبار شبکه دو
حیاتی بگه نظر تو چیه جعفر؟

* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *

طرف رو آنفالو کردم
رفت فیسبوک انفرندم کرد تو اینستا هم بلاک
.
.
.
تو خیابون پیاده میرم حواسم به ساختمانای بلند هست تک تیر انداز نزَنَتَم

* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *

امروز پنج جا رفتيم عيد ديدنى و چهار سرى هم مهمون داشتيم
.
.
.
.
به عبارتى تا اين ساعت ٥-٤ جلوئيم. اگه تا ١٢ خوب دفاع كنيم امروزو برنده تموم ميكنيم

* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *

من : بابا تو امتحان 9 گرفتم

بابا : به مامانت نمیرفتی نمیشد؟ جلو چشام نباش

من : بابا تو امتحان 15 شدم

بابا : چرا 18 نشدی؟

من : بابا تو امتحان 18 شدم

بابا : یه روز نشد بیای بگی 20 شدم

من : بابا جووووووون 20 شدم

بابا : بخون پسرم ، به خاطر خودت داری میخونی ، به خاطر من که نمیخونی

* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *

روش تحقیق پسر قبل ازازدواج
.
.
.
.
گوشیش رو بگیرین و تو تمام کوچه های شهر بچرخین.اگه به وایفای هیچ خونه ای وصل نشد،سالم است

* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *

آقای مجری: آقای همساده شما هیچ وقت نگفتین شغلتون چیه؟

همساده: بنده تاجر هستم

مجری: یعنی شما تجارت می کنین؟
.
.
.
همساده: نه آقا من هر روز زیر فشار زندگی تا میشم و جر میخورم

* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *

یه برگه چسبوندیم نوشتیم انتخاب با شما مهمانان عزیز
.
.
.
.
یا رمز وای فای یا آجیل

* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *

توفیق اجباری یعنی
.
.
.
میری آنتالیا فساد کنی، بمب میترکه شهید میشی

* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *

كاش ميشد نرخ عيدی رو خودمون تعيين كنيم
.
.
.
اينطوری كه مثلا بگيم خب ما امروز چهل و پنج دقيقه حرفاتون رو تحمل كرديم، قابلتونو نداره سی تومن ميشه

* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *

امسال کاتالوگ طراحی کردم
به طور مختصر از کارهایی که تا الان انجام دادم
.
.
.
.
و برنامه هایی که واسه آینده دارم با زمانبندی مشخص

هر مهمونی اومد میدم بهش
والا ول کُن نیستن که

* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *

تبلیغ رنگ مو داشت نشون می داد تو تلویزیون ایران

خانمه اول روسریش مشکی بود
.
.
.
بعد از استفاده از رنگ مو
روسریش قهوه ای شد

* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *

‏بعد از پونزده سال عمه ها میخوان بیان خونمون
.
.
.
مامان بقدری خونه رو برق انداخته که بیان داخل براثر برق گرفتگی خواهند مرد