عشقی دارد
بہ پراکندگی عطر بهار نارنج
کوچہ های بی قرار و
دستهای دو نفره
و آرامشی دارد
بہ وسعت یڪ فصل #عاشقی
عشقی دارد
بہ پراکندگی عطر بهار نارنج
کوچہ های بی قرار و
دستهای دو نفره
و آرامشی دارد
بہ وسعت یڪ فصل #عاشقی
خداوند بیشتر از این که بخواهد شرایط را تغییر دهد، قصد دارد شما را تغییر دهد و هرچه زودتر یاد بگیرید با او همکاری کنید، زودتر از آن گرفتاری خلاص خواهید شد
هر چه سریع تر از آن اتفاق درس بگیرید و زودتر شروع کنید به کار کردن بر روی طرز نگرش تان و بتوانید براحساساتتان غلبه کنید، سریع تر به سطح بالاتری از سفر معنوی خود ارتقاء پیدا خواهید کرد. ما باید بتوانیم درک درستی از هدف پالایش امتحان الهی داشته باشیم. نمی توانیم از سختی ها و مشکلات زندگی فرار کنیم
❤️
جول استین
ده سالم بود و ماه رمضان روزه میگرفتم. یک روز دلم از گرسنگی ضعف رفت و یکی دو لقمه نان خوردم
تا دم افطار به پدر و مادرم نزدیک نشدم. شنیده بودم از لبهای آدم معلوم میشود که روزهخواری کرده یا نه
وقت افطار با نگرانی سر سفره نشستم پدر و مادرم بو نبرده بودند. بعد از آن، دو سه بار دیگر همان کار را کردم و باز هم نفهمیدند
چند روز بعد ترسی به جانم افتاد. به خودم گفتم «اما خدا چی؟ خدا هم ندید و نفهمید؟» ترسم بیشتر و بیشتر شد
در آن شرایط تنها کسی که میتوانستم به او پناهنده شوم مادرم بود که گرچه سواد خواندن و نوشتن نداشت اما زنی روشن و روشنفکر بود
مادرم از وضع و حال من متوجه شده بود که اتفاقی افتاده؛ پرسید «چرا نگرانی؟» اعتراف کردم. به او گفتم حتماً خدا دیده و فهمیده و روز قیامت مرا توی جهنم خواهد انداخت. مادرم با خندهرویی مرا دلداری داد و گفت بیخودی میترسی، خدا هیچ بچهای را آتش نمیزند
از صدا و نگاهش معلوم بود که به آنچه میگفت اعتقاد داشت. راحت شدم. مادرم به حرفش ادامه داد و گفت «نه به جهنم خواهی رفت، نه مجازات دیگری خواهی دید اما گیرم کسی ندید و نفهمید تو که خودت را دیدهای و میدانی چه میکردی
تو باید از خودت خجالت بکشی، برای اینکه زورت به خودت نرسیده و عهدشکنی کردهای. تو بزرگ خواهی شد. مَرد خواهی شد و هزار جور سختی و بلا به تو رو خواهد آورد
تو باید زورِ جنگیدن با آنها را داشته باشی و مردی که زورش به خودش نرسد، زورش به هیچ چیز دیگر هم نخواهد رسید
سالها گذشت و من بزرگ شدم، مرد شدم. آمدم تبریز. کارم سخت بود. زباندار کردن لالها و آموختن خواندن و نوشتن به آنها در شهری که کسی مرا نمیشناخت، کار آسانی نبود
جنگی سخت و طولانی را در برابر خودم میدیدم. فارسیام آنچنان نبود. لهجهی ترکی داشتم. هنوز نتوانسته بودم تابعیت ایران را بگیرم
مهاجر قفقازی بودم و گذرنامهی آذربایجانی داشتم. یاد حرف مادرم افتادم که میگفت «اگر مرد زورش به خودش برسد، به خیلی چیزهای دیگر هم زورش خواهد رسید.» تصمیم گرفتم سالی یک ماه روزه بگیرم
غیر از این تصمیم گرفتم در این ماه از خشم و عصبانیت هم روزه باشم، چون تدریس به کر و لالها صبر و حوصله میخواهد. گاهی فهماندن یک کلمه ممکن است از یک ساعت هم بیشتر طول بکشد و آدم بدون این که دستش پر باشد ممکن است عصبانی شود و تشر بزند
روایت زندگی
نشر اطراف
یک عقاب از تنهایی پرواز کردن در ارتفاعات نمی ترسد
از افرادی که میخواهند شمارا پایین نگه دارند دوری کنید
یک عقاب برای شکار از چشمهای تیزبینش استفاده میکند
روی هدفت تمرکز کن نه روی سختیها
یک عقاب فقط از شکارتازه تغذیه میکند
درجا نزنید به فکر فتح موفقیت های جدید باش
یک عقاب از طوفان نمی ترسد
از ناملایمات زندگی در جهت بهتر شدن و رسیدن به هدفت بهره ببر
عقاب ماده مراقب عقاب نر است تا وفادار باشند
خودتان را با کسانیکه با شما صادق و به شما وفادارند احاطه کنید
یک عقاب با پرتاب جوجه اش از اشیانه به پایین پرواز را به او میاموزد
برای قوی شدن باید موقعیت امن و احتیاط را ترک کنی
عقاب که پیر میشود پرهای کهنه اش را میکند
چیزیکه نیاز ندارید را رها کنید و بگذارید گذشته در گذشته بماند
میگفت منو به تنهایی نه. منو به لیوان لبپرت به شیمی به علاقهمندیهات ترجیح بده
منو به چیزهایی ترجیح نده که ازشون میترسی منو به چیزهایی که عاشقشونی ترجیح بده
محققان در پژوهش های خود پی بردند فرزندان بزرگ تر و کوچک تر خانواده وقتی نیاز به کمک داشته باشند به والدین شان روی می آورند اما برای فرزندان وسط، خواهر و برادرهایشان آن کسانی هستند که در هر شرایطی روی آن ها حساب می کنند
به علاوه، فرزندان وسط معمولاً دوستان شان را اصلی ترین یاری گر خود در زندگی شان می دانند، مسأله ای که سبب می شود فرزندان وسط ،دوستان وفاداری داشته باشند
فرزندان وسط از زمان تولد مجبورند همه چیز زندگی خود را با دست کم یک نفر دیگر شریک شوند. همین ویژگی ها از آن ها افرادی توانا در مذاکرات می سازد
توانایی هایی همچون میانجی گر بودن، درک دیگران و کنار آمدن با اختلافات، فرزندان وسط را به گزینه ی مناسبی برای رئیس جمهور شدن تبدیل می کند
۵۲ درصد از رئیس جمهورهای ایالات متحده آمریکا از سال ۱۷۸۷ فرزند وسط بوده اند
فیل ها هیچ موقع ما را گاز نمی گیرند
این پشه ها هستند که ما را نیش می زنند! پس به این واقعیت برسیم که چیزهای بسیار کوچک ممکن است تمام زندگی، حرفه و آبرویی که سالها ذره ذره جمع کردیم را از بین ببرند
خیلی اوقات نوع شخصیت، فرهنگ، تربیت، دوستان و محیط ما را به سمت انتخاب های اشتباهی که حتی متوجه نشده ایم چگونه شکل گرفته اند، هدایت می کند و این واقعیت است که باعث شده ما با مجموعه ای از انتخاب های احمقانه و بدون هیچ دلیل مشخصی خودمان را دچار عواقب ناخواسته مثل ورشکستگی، طلاق و… قرار می دهیم
چه افرادی دورو بر شمارا احاطه کرده اند؟
بزرگترین ترست از چیه؟!؟
از روزی که برگرده
چرا؟!؟
میترسم توچشاش نگاه کنم
خب؟
نگاه کنم و یادم بره یه روزی ولم کرد
🙂
چرا کسی آدرس خانه ام را به رانندهی تاکسی نمیدهد؟
فکر کنم ناآشنا ترین آدرس
آدرس خانهی من باشد
وقتی هیچکس حتی نگاه بی گداری به رنگ رفتهترین در نمیکند
کسی حتی به اشتباه بر تلفن خانه ام نمیزند
شاید به خاطر این است که سیمش را کشیده ام؟
البته چون
کسی نمی زنگید
ترسیدم پول برق خانه ام زیاد شود
مانده ام بین خاک های داغی که هنگام ظهر روی طاقچه نمایان میشوند
و من هر بار که دستمال برمیدارم تا تمیزشان کنم
یادم می افتد
میهمانهای چندین ساله نامشان صاحبخانه است
و باز مینشینم کنار قاب عکسهای
قدیمی ام
زیر دیوار خراب شده
دورم پر است از کاغذ های باطلهای که نامه نوشتم و کسی نبود تا آنها را بفرستد
یا انگار کسی نیست که برایش نامهای از حالم بفرستم
گوشههای مبل خاکیام مقداری دستمال کاغذی ایست که اشکهایم بین آنها قایم شدهاند
حال و روزگار من عجیب بارانیست
#دیدار