حالم خوب است…درست مثل کسی که درحال مصرف مواد مخدره
حالم بد است…درست مثل کسی که مواد مخدر دیگر رویش تاثیری ندارد
حال افکارم ابریست…درست مثل کسی که دود مواد مخدر رو به ریه هایش میفرستد
حال چشمانم بارانیست…درست مثل کسی که بخاطر دردهای زندگی به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده است
حال دستانم لرزان است…درست مثل عوارض مصرف بیش از اندازه مواد مخدر
دلم معتاد شده…به خنده هایش،به گریه هایش،به نحوه ی حرف زدنش،به شیوه ی راه رفتنش،به نگاه های پرمعنایش،به بوی خوب عطر تنش،به صورت ماهش،به زیبایی انگشتانش،به شیرین بودن حرفهایش،به…درست مثل کسی که به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده است و بدون آن دیگر شاد نمیشود؛اصلا بدون آن دیگر زندگیش معنا ندارد؛و میداند آخر خط این اعتیاد بیش از اندازه اش تنها مرگ است
بعضی اوقات به ستاره ها خیلی حسودیم میشه
حسودیم میشه چون که اونا میتونن هر شب یه دل سیر کسی رو که خیلی خیلی دوسش دارم رو نگاه کنن
برای دیدنت…بوییدنت…لمس دستانت…هفت آسمان را گذر کردم
Sepideh.MJ
عشق قائل به زمان و مکان نیست
به هست و نیست هم
ساده تر بگویمت، بودی دوستت داشتم
نیستی
هنوز هم دوستت دارم
طاهره_اباذری_هریس
هنری: اگر گفتی آن چیست که برای هر کسی واجب است، حتی واجبتر از نانِ شب؟
الین: ایمان به خدا؟
امنیت نیست…؟
سلامتی چی عزیزم؟
هنری: یکی که آدم باهاش دردِدل کند
کسی که آدم را درک کند
همین
کورت ونهگات
عاشقانه
نه دوست دارم موهامو رنگ کنم
نه تا 12 شب بیرون باشم
نه خودمو تو آرایش خفه کنم
رنگ موهام به اندازه ی کافی خاص هس