تو کجایی سهراب؟
آب راگل کردند
چشم ها را بستند
… و چه با دل کردند
یاد داری گفتی
قایقی خواهم ساخت
دور خواهم شد ازاین خاک غریب؟
قایقت جا دارد؟
من هم از همهمه اهل زمین دلگیرم
ڪوچ ڪردم
ڪہ دلم را بہ ڪسے نسپارم
حس خوبیست
ڪہ من این همہ بے آزارم
♥♥♥عشق احساس قشنگیست♥♥♥
ولے من شخصا
دیدگاهے متفاوت بہ دو عاشق دارم
خوش ندارم
بہ ڪسے ♥♥ قولے و قلبے ♥♥بدهم
ڪہ بہ یڪ حادثہ روزے دل از او بردارم
این دلیلیست
ڪہ
در این سفر تنهایے
از مسیرے ڪہ بہ عشقے برسد بیزارم
✿✵✿✵✿✵✿✵✿✵✿✵✿✵
Mahii✌مهدیه
با مرگ مردان وطن سلفی گرفتند
با اشکهای مرد و زن سلفی گرفتند
تنها به فکر سوژه های خویش بودند
در شهوت دیده شدن سلفی گرفتند
سطح خیابان را جسد پوشاند و آنها
با مرده های بی کفن سلفی گرفتند
لبخندهای زردشان را ثبت کردند
در مرگ فرهنگ کهن سلفی گرفتند
تا من منم، آنها هم آنها…ما همینیم
صدها نفر مانند من سلفی گرفتند
بوی تعفن تا ابد در عکس ها ماند
وقتی لجن ها در لجن سلفی گرفتند
دختر شالیزار
اتل متل یه مورچه
قدم میزد تو کوچه
اومد یه کفش ولگرد
پای اونو لگد کرد
مورچه یه پاش شکسته
راه نمیره نشسته
بابرگی پاشو بسته
نمیتونه کار کنه
دونه هارو بار کنه
تو لونه انبار کنه
مورچه جونم تو ماهی
عیب نداره سیاهی
خوب بشه پات الهی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
داری شعرو میخونی؟!!!؟
یه نگاه به قدو قوارت بنداز
سنی ازت گذشته ؛ خجالت داره.چه با ریتمم میخونه
حتما دانشجو هم هستی
اصلا دانشجو نیستی
حالا هرچی
در کل خجالت بکش
امتحانام که تموم شده راحت دارین شعر میخونین کارنامه هاتونو که دادن اونوقت حالتونو میپرسم
mahi✌مهدیه
پدری پیر مرا
نکته ای زیبا گفت
از بد دنیا گفت
گفت طاووس مشو
که به عیبت خیزند
گر شوی شعله ی شمع
زیر پایت ریزند
گفت پروانه مشو
که به سر گردانی
لای انگشت کتاب
سالها میمانی
نه زمین باش نه خاک
که تورا خوار کنند
وانگهی ذهن تورا
پر ز مرداب کنند
آسمان باش که خلق
به نگاهت بخرند
وز پی دیدن تو
سر به بالا ببرند