بـا هجـوم سـایـه هـا
از چـه بتـرسـم جـانـا ؟
چشـمِ تـو
تیـره تـریـن سـایـه ی رویِ سـرِ مـاسـت
رحیم پورکاظم
بـا هجـوم سـایـه هـا
از چـه بتـرسـم جـانـا ؟
چشـمِ تـو
تیـره تـریـن سـایـه ی رویِ سـرِ مـاسـت
رحیم پورکاظم
گویند که هر درد و بلایی به جهان است
تقصیر نمایان شدن موی زنان است
چون شال زنان رفته عقب توی خیابان
وضعیت اقلیم چنین در نوسان است
کولاک به پا گشته به ایلام و سنندج
در حاشیه لوت ببین سیل روان است
عریان شده گیسوی زنی بر لب یک رود
این جرم و گنه موجب خشکیدن آن است
از لرزش اندام زنی بوده به یک رقص
گر زلزله در جهرم و رشت و همدان است
افتاده اگر آتش قهری به پلاسکو
چون موی زنان در ملاء عام عیان است
یا جام شرابی نوشیده به یک بزم
طوفان شن و ماسه به اهواز وزان است
یک خواب بدی دیده بزرگی که ز ساپورت
آتش ز دماوند به حال فوران است
گویی که خداوند فقط داخل ایران
آنهم فقط از پوشش زنها نگران است
میروم از سر راهت گله ای نیست که نیست
گرچه سخت است ولی مساله ای نیست که نیست
میروم طعنه نزن بر سر قولم به خدا
هی نگو زود برو، حوصله ای نیست که نیست
تازه می فهمم از این خنده ی تلخم که عجب
بین لبخند و جنون فاصله ای نیست که نیست
بیخود از قسمت و از جور زمان هیچ نگو
در جوابت چه بگویم بله ای نیست که نیست
دو سه دیوان همه از سوز تو در دل دارم
خفه از درد دلم قابله ای نیست که نیست
میروم از سر راهت تو فقط اخم نکن
در سرم غیر همین مشغله ای نیست که نیست
علی نیاکوئی لنگرودی
الهی غصه تو قلبت بمیره
تنت سالم دلت هرگز نگیره
الهی درد و غم از تو جداشه
الهی صاحب قلبت خداشه
تقدیم به هر کس که داره
این پست رو میخونه
لحظه ی شیرینی که به تو دل بستم
از تو پرسیدم من ،تو منی یا من تو ؟
و تو گفتی هر دو
من به تو پیوستم، گفتم ای کاش پناهم باشی
همه جا و همه وقت دست تو در دستم
تکیه گاهم باشی
،و تو گفتی هستم
تا نفس هست کنارت هستم
منــــم آن
شیـــــخِ
سیــــَـه روز
ڪـــہ در آخــر عمـــر
لاے مـــوهاے تـــ❤ـــو گــمــ کرد
خــــ❤ــــداونــدش را
ناشناس