آدم هایی را دیده ام که هرروز حال خوب خیرات می کنند
همان هایی که غصه هایشان را برای خودشان نگه می دارند و شادی هایشان را تقسیم میکنند
ترجیح میدهند هرروز صبح انرژی های مثبت شان زود تر از خود بیدار کنند
و انرژی های منفی شان را رها کنند تا بخوابند
به واسطه ی قلب مهربانشان
پرنده ها کنار پنجره شان لانه میکنند و هرروز صبح برایشان ز عشق میخوانند همان هایی که لبخندشان را از دختر بچه ی ماشین کناری دریغ نمی کنند
از کنار پیرزن عابر بی تفاوت رد نمیشوند.حتی مورچه ها و گربه های محلشان هرروز صبح از مهربانشان سهم دارند
گمان کنم خدا هر شب بالای سرشان اسپند دود میکند و صبح ها با نوازش پروانه ها از خواب بیدار میشوند
گاهی تنها چیزی که مرا در این هیاهوی شهر
آرام می کند
یک بهار خواب با باغی پر از درختان سر سبز
یک فنجان چای با عطر بیدمشک
نسیمی ملایم که موهایم را به بازی بگیرد
بوی کاه گل نم دار
آواز گنجشکان
صدای آرام استاد بنان
و مادربزرگی که مدت ها بنشیند
بافتنی اش را ببافد
و برایت از دوران عاشقی اش بگوید
و با یادآور هر خاطره اش
لبخندی ناخدآگاه
بر روی لبانش نقش بندد
ما به اندازه ی یک چشم بهم زدن زنده ایم
به اندازه بی اندازه ای !! پس اصلا مهم نیست که رویایی باشیم در دنیای شلوغ واقعیت
بگذاریم آنهایی که دلشان میخواهد در آفتاب خرداد گرما زده ی واقعیت شوند
و ما از لذت بارشی رویایی خیس خییس ،خیابان های شهرمان را راه برویم
مهم نیس یک روز از تمام روز هایمان که معلوم نیست اصلا چند روز است در زیر آبشاری راه برویم که اصلا نیست
دیوانگی جرم نیست بخشی از زندگیست
روز های خوب خواهند آمد، هر سربالایی یه سرازیری دارد
نفس عمیقی بکش، بیخیال همه اتفاق های عجیب و غریب
هم اکنون زندگی کن
گاهی خودمان را بروزرسانی کنیم
به روزرسانی را که فقط برای انواع بازی ها، نرم افزارها و برنامه های کامپیوتری نگذاشته اند
گاهی هم آدم ، باید افکارش را به روز کند
طرز فکرش را ارتقا بدهد
حال و هوایش را تازه کند
مثلا دور بریزد تمام خاطراتی را که تکرارشان چیزی به جز غم و اندوه ندارد
رها کند بعضی وابستگی ها را که حال و روزش را به هم میریزند
افسوس ها را
غصه ها را
نگرانی ها را
و تمام تلخی هایی که بوی کهنگی گرفته اند
گاهی باید یک گوشه ی دنج نشست
زندگی را نو کرد و یک “من” تازه ساخت
با باورهایی جدید
و افکاری رو به رشد
باور کن
لازم است هر از گاهی خودمان را هم
بروزرسانی کنیم
بگذار هر ثانیه حال تو خوب باشد بگذار رفتنی ها بروند و ماندنی ها بمانند
تو لبخندت را بزن
انگار نه انگار حال خوب خودت را به هیچ اتفاق و شرایط و شخصیتی گره نزن
بی واسطه خوب باش بی واسطه شادی کن و بی واسطه بخند
تو که خوب باشی همه چیز خوب باشی همه چیز خوب میشود،باور کن
ﺍﺯ بزرگی ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ
راز این امیدواری و آرامشی
که در وجودت داری چیست؟
گفت :
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ، تصمیم گرفتم ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﻨﺞ ﺍﺻﻞ ﺑﻨﺎ کنم
ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﺭﺯﻕ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ، ﭘﺲ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪﻡ
ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ، ﭘﺲ ﺣﯿﺎ ﮐﺮﺩﻡ
ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﻤﯽﺩﻫﺪ، ﭘﺲ ﺗﻼﺵ ﮐﺮﺩﻡ
ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﮐﺎﺭﻡ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﻣﻬﯿﺎ ﺷﺪﻡ
ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻧﯿﮑﯽ ﻭ ﺑﺪﯼ ﮔﻢ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﺯﻣﯽﮔﺮﺩﺩ، ﭘﺲ ﺑﺮ ﺧﻮﺑﯽها ﺍﻓﺰﻭﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺪﯼها ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ
ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ پنج ﺍﺻﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﻢ