ماجرای من و تو، باور باورها نیست
ماجرایی ست که در حافظه ی دنیا نیست
نه دروغیم نه رویا نه خیالیم نه وهم
ذات عشقیم که در آینه ها پیدا نیست
تو گمی درمن و من درتو گمم، باورکن
جز دراین شعر نشان و اثری از ما نیست
شب که آرامتر از پلک تو را میبندم
بادلم طاقت دیدار تو، تافردا نیست
من و تو ساحل و دریای همیم، اما نه
ساحل اینقدر که در فاصله با دریا نیست
❇محمدعلی بهمنی❇
هر چه میخواهد دل تنگت بگو