به بابام میگم بدم میاد آبمیوه رو تو لیوان شیشه ای بخورم
برگشته میگه بریز تو آفتابه بخور نی ام داره…•﹏•
ﺟﺎﺗﻮﻥ ﺧﺎﻟﻰ ﺩﻳﺸﺐ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ
ﻋﺮﻭﺳﻰ ﻣﺨﺘﻠﻂ …
ﺩﻯ ﺟﻰ ﺑﻮﺩ،
ﻣﺸﺮﻭﺏ ﺑﻮﺩ،
ﺭﻗﺺ ﻫﻢ ﺑﻮﺩ …
ﻳﻪ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩﻯ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺗﻪ ﮔفت
ﭘﺪﺭ ﺳﮕﺎ ﻓﻘﻂ ﺷﺎﻩ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺑﻮﺩ؟
ﺯﻥ ﺷﺐ ﻣﯿﮕﻮﺯﻩ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺑﯿﺪﺍﺭﻩ ﯾﺎﻧﻪ،ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ
ﻏﻼﻡ ﺷﻤﺎ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭﯾﺪ؟
ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻣﯿﮕﻪ ﺍﮔﻪ ﺑﻮﯼ گوزت ﺍﻣﺸﺐ ﯾﮑﯿﻤﻮنو نکشه ﭘﻨﺞ ﺗﺎ
یه جا رفتیم خواستگاری
پدر دختره گفت آقا پسرتون ملک و ماشین چی دارن؟
یهو بابام گفت مثلا دختر خودتون چه گهیه؟
یهو بابای عروس قفل کرد بعد بیست ثانیه گفت ایشالله مبارک باشه به پای هم پیر بشن
بدترین قسمت سرماخوردگی اینه که
آبريزش بينی داری بعد تو یه جمع يکی یه چيز باحال تعریف میکنه ميزنی زير خنده ..
يه حباب اندازه توپ هفت سنگ از دماغت ميزنه بيرون
از جلوی پارک خونمون رد میشدم دیدم یه خارجی دپرس داره عکس میگیره
رفتم جلو بهش گفــــــــتم
can u speak english
کلی شوق و ذوق گفت
Yeeeeees , I caaaaaan
زدم رو شونــــــش گفتم :
sorry , I can’t . . .
هر چه میخواهد دل تنگت بگو