تو خونه ما هیچ سوالی به جواب ختم نمیشه، فقط با یه سوال دیگه جواب داده میشه
مثلا: مامان اون پیرهن آبی منو ندیدین؟
مامانم: میخوای بری بیرون؟
😂
با دوس نامزدم رفتم کافه گفت سفارش بده از منو بلامنتو رو انتخاب کردم
.
.
.
.
گفت این اسم کافه است یکی دیگه انتخاب کن
هنوز فکرشو می کنم قلبم تیر میکشه
😂
یادمه یه دفه تو بازار گم شدم یه مرده گفت: بیا وایسا پیشه من تا مامانت بیاد
😂
منم از ترسم به مرده گفتم: آقا تورو خدا مامانم اومد بگو منو دزدیده بودین
😂😜
لامصب حاضر بودم ربوده بشم ولی دسته ننم نیفتم چون میگرفت منو مثه گربه میزد که چرا گم شدی ؟؟؟
😂😜
چگونه یک گره محکم و کور ایجاد کنیم؟!؟
.
.
.
.
هندزفیری را در جیب خود گذاشته، بایستید و دوباره بنشینید
حالا هندزفیری را به نیت استفاده کردن، از جیب خود در بیاورید. گره ی کور شما آمادس
😂
يه دختره بود تو دبيرستان هر كى ميخواست دوست پسرش رو امتحان كنه از اون كمك ميگرفت
.
.
.
.
.
اونم هر بار مثه دكترا ميومد ميگفت متاسفم دوست پسرتون پا داد
تو اورژانس پسر بچه ۴ ساله رو آمپول زدند یه ساعت جیغ کشید آخرش داد زد بی ادبااا
.
.
.
.
به دختر تزریقاتی گفتم من دایره لغاتم انقدر محدود نیستا، حواست باشه
😂
اخر نفهمدم داستان اين پتوها كه بعد حادثه رو كول نجات يافته ها ميندازن چيه
.
.
.
.
جايي كه حادثه رخ ميده سرد ميشه؟
😂
هرگز اون معلم اول ابتدایی که میگفت من تو خونتون دوربین دارمو نمیبخشم
.
.
.
.
.
من خودم به داخل لوستر مشکوک بودم وخیلی اوقات با پتو تردد میکردم تو خونه
😂
بارون میومد، جگربهه اومده بود تو دانشکده، یکم کیک یزدی دادم بهش
.
.
.
.
تو چشماش یک دهنمون رو سرویس کردی کاش یکم آب بدی بره پایین این کوفتی برق میزد
😂😜
بعد از شکست عشقی شلنگ گاز هم که میبینی یادش میوفتی
.
.
.
.
که مثلا اونم لاغر و دراز بود
😂😜
کلی فک کردم يه اسم هنری واسه کامران و هومن پیدا کنم که برازندشون باشه
.
.
.
.
بلاخره رسیدم به کاهو
😂
اومدم خونه مشغول شدم به خاروندن جای کش جوراب
.
.
.
.
یهو روی دستم یک زخم خشک شده دیدم که آماده کندن شده بود
خوشبختی پشت خوشبختی لذت پشت لذت
😂😜
7 سال پیش
کیک یزدی چشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
7 سال پیش
خشکه ولی پوستش خوشمزس
هر چه میخواهد دل تنگت بگو